باغ کیانوش

  • نویسنده : فیلم نگار
  • مترجم :
  • تعداد بازدید: 22

فیلمنامه‌نویس و کارگردان: رضا کشاورز حداد ( با اقتباس از رمان باغ کیانوش نوشته علی‌اصغر عزتی پاک)

مدیر فیلمبرداری: مرتضی هدایی

تدوین: سیاوش کردجان

موسیقی: بامداد افشار

بازیگران: شهرام حقیقت‌دوست (کیانوش)، عباس جمشیدی‌فر (نادر)، علیرضا آرا (سرباز عراقی)، مجید پتکی (سرباز عراقی)، مهدیه نساج (مادر علی)

تهیه‌کننده: محمدجواد موحد

سال تولید: ۱۴۰۲، سال پخش: ۱۴۰۳

 

خلاصه داستان

زمان جنگ در روستایی آرام و به دور از هیاهو، علی و سینا برای اینکه ثابت کنند کدام‌یک شجاع‌ترند، یک مسابقه ترتیب می‌دهند. علی که از مشکل خشک شدن دستش در مواقع حساس و ضروری رنج می‌برد، در ابتدای فیلم داخل دریاچه می‌افتد و همین موضوع باعث بحثی میان او و سینا می‌شود. او را شخصی نجات می‌دهد که نمی‌داند کیست. پدر علی در جنگ شهید شده و مادر او همواره در پی همسرش است. با توجه به این‌که در نبرد ابتدایی از میان علی و سینا هیچ‌کدام پیروز بیرون نیامده، آن‌ها قرار می‌گذارند میان خود یک مسابقه دیگر ترتیب دهند. این مسابقه از زمانی شروع می‌شود که داوود پشت وانت نادر (عباس جمشیدی‌فر) هنگام رفتن به مراسم عروسی یکی از اقوام، در باغ نادر موز می‌بیند. بنابراین موضوع مسابقه آن‌ها دزدیدن موزهایی می‌شود که طبق تحقیقات آن‌ها از درخت‌های خانه‌ کیانوش (شهرام حقیقت‌دوست) بیرون آمده است. خانه کیانوش به ترسناک و مرموز بودن شهره است. بچه‌ها قرار می‌گذارند زمانی که کیانوش و باقی افراد روستا در مراسم عروسی هستند، به سمت باغ بروند، اما در همان لحظه یک بالگرد بعثی سقوط می‌کند و فرود ناموفق خلبان آن در باغ و بازگشتن پیش از موعد کیانوش به خاطر ریختن شربت روی پیراهن سفیدش، بچه‌ها را وارد یک چالش پرخطر می‌کند. کیانوش خلبان را که در حال مرگ است، نجات می‌دهد، اما خلبان پس از زخمی‌ کردن کیانوش فرار می‌کند. علی، عباس و چند تن دیگر با نقشه‌ای حساب‌شده می‌توانند خلبان را دستگیر کنند. در این بین، علی در گفت‌وگو با کیانوش متوجه می‌شود که فرد نجات‌دهنده‌اش از دریاچه کیانوش بوده است. هم‌چنین مشخص می‌شود تهمت‌ها علیه کیانوش به خاطر رها کردن پدر علی نادرست بوده و او صرفاً وظیفه خودش را انجام داده است.

پس از این‌که بچه‌ها فکر می‌کنند با دستگیر کردن خلبان اول همه چیز به حالت عادی بازگشته، سینا خبر از وجود خلبان دومی می‌دهد که قصد گِرا دادن به رژیم بعث و بمباران کردن روستا را دارد. بچه‌های دیگر در ابتدا فکر می‌کنند سینا به سیاق همیشه در حال خالی‌بندی است، اما کیانوش نیز با توجه به پیشینه جنگی خود، حرف سینا را تأیید می‌کند. جست‌وجوی کیانوش و بچه‌ها برای پیدا کردن خلبان دوم شروع می‌شود. خلبان دوم به محل عروسی می‌رود و صبا، خواهر سینا، را گروگان می‌گیرد. صبا خلبان را به سمت یک مرداب می‌برد و در این بین، کیانوش با بچه‌ها در تعقیب او هستند.

در ادامه، بین کیانوش و خلبان درگیری رخ می‌دهد و کیانوش موفق می‌شود به کمک علی قبل از گرای دقیق خلبان در خصوص محل عروسی به عراقی‌ها، خلبان را بکشد. در این‌جا مشکل خشکی دست علی نیز حل می‌شود و او بر ترس خود غلبه می‌کند. محل عروسی نیز قبل از اصابت بمب، با نقشه سینا و در همکاری با سلمان تخلیه می‌شود و کسی آسیب نمی‌بیند. در پایان بچه‌ها برای مسابقه خود هیچ برنده‌ای تعیین نمی‌کنند.

مرجع مقاله