زودپز

  • نویسنده : فیلم نگار
  • مترجم :
  • تعداد بازدید: 34

فیلمنامه‌نویسان: محسن تنابنده (سرپرست نویسندگان)، مهدی نادری (نویسنده)، ابوالفضل کاهانی (بازنویسی نهایی)

بر اساس ایده‌ای از تورج اصلانی

کارگران: رامبد جوان

مدیر فیلم‌برداری: مرتضی نجفی

تدوین: حسن ایوبی

موسیقی: امیر توسلی

بازیگران: محسن تنابنده (سیروس)، نوید محمدزاده (شاهین صولتی)، محمود جعفری (قدرت‌الله)، گلاره عباسی (شبنم رکابی)، روزبه حصاری (حاج‌آقا صائبی)

تهیه‌کننده: منصور سهراب‌پور

سال ساخت: ۱۴۰۲، سال پخش: ۱۴۰۳

 

در دهه‌های میانی سال ۱۳۶۰ و بحبوحه جنگ، سیروس و شاهین دو باجناق بی‌کار هستند که برای کسب درآمد کارهای خلاف می‌کنند. همسر سیروس فوت شده و همسر شاهین یک زن پابه‌ماه است که دوقلو در راه دارد. این دو داماد به همراه مهری (دختر برادر قدرت) در خانه قدرت زندگی میکنند. سیروس عاشق مهری، دختر عموی زن سابقش، است، اما مهری و حاج‌آقا صائبی دل در گروی هم دارند. سیروس بر سر مسائل مالی و لزوم ماندنش در خانه با قدرت دعوایش می‌شود و برای انتقام به گاراژ قدرت می‌رود. قدرت که از قبل بساط آبگوشت و عیاشی را آماده کرده و منتظر زنی به نام شبنم رکابی است، بی‌هوا با سیروس مواجه و با او گلاویز می‌شود. در همان موقع زودپز می‌ترکد و قدرت می‌میرد.

سیروس و شاهین تصمیم می‌گیرند قدرت را شهید جلوه دهند، اما پس از این‌که او را در محل رها می‌کنند، متوجه می‌شوند که مکان یک حمام زنانه بوده و جنازه را بازمی‌گردانند و در صندوق عقب یک ماشین پنهان می‌کنند. صاحب ماشین سر می‌رسد و ماشین را برای عروس‌کشی می‌برد. سیروس و شاهین به بهانه رقص دسته‌جمعی خیابان را می‌بندند و ماشین عروس حاوی جنازه را می‌دزدند.  شاهین قصد دارد جنازه را در یک محل بمب‌زده رها کند، اما اصابت یک موشک عمل‌نشده و احتمال این‌که جسد پودر خواهد شد، او را منصرف می‌کند. این‌بار سیروس قصد دارد جنازه را جا بگذارد که دوربین‌ها تصویر او را ضبط می‌کنند و آن‌ها برای آن‌که مدرکی به جا نگذارند، دوربین‌ها را می‌دزدند. تا این‌که بالاخره موفق می‌شوند جسد قدرت را در یک محل بمباران‌شده رها کنند و به خانه برگردند و منتظر بمانند تا خبر شهادت قدرت برسد، که ازقضا شبنم رکابی، زنی که در گاراژ شاهد همه ماجراها بود، سر می‌رسد. او جسد قدرت را می‌دزدد و گروکشی می‌کند تا به سفته‌هایش برسد.

سیروس و شاهین سفته‌ها را به شبنم می‌دهند و جنازه را پس می‌گیرند. دوقلوها به دنیا می‌آیند. شاهین خود را به بیمارستان می‌رساند، اما نمی‌تواند در بیمارستانِ بمباران‌شده، نوزادهایش را پیدا کند، تا این‌که آن‌ها را در آغوش پرستاری شهید پیدا می‌کند. باجناق‌ها تصمیم می‌گیرند با بازسازی صحنه ترکیدن زودپز همه چیز را به واقعیت اولیه برگردانند که هم‌زمان با ترکیدن زودپز یک موشک هم به گاراژ اصابت می‌کند و باجناق‌ها به‌شدت مجروح می‌شوند. اطرافیان قدرت را شهید می‌خوانند، اما پس از این‌که فیلم‌های ضبط‌شده در دوربین به دست مسئولان می‌رسد، سیروس و شاهین در دادگاه متهم می‌شوند. صدای آژیر خطر بمباران در دادگاه به گوش می‌رسد و همه به قصد فرار دادگاه را ترک می‌کنند، اما دو متهم خطاکار با جراحات شدید همان‌جا می‌مانند.

مرجع مقاله