پس از گذشت یک سال از نمایش فیلم دو قسمتی سه تفنگدار، ماتیو دلاپورته و الکساندر دی لا پتلیر تجربه کارگردانی جدید خود، کنت مونت کریستو را به نمایش میگذارند. کنت مونت کریستو با نقشآفرینی پیر نینی، خارج از بخش رقابتی جشنواره کن نخستین بار به نمایش درآمد. فیلم داستان مرد جوانی به نام ادموند دانتس (پیر نینی) را روایت میکند که هدف یک نقشه شوم قرار میگیرد و در روز عروسی خود به دلیل جنایتی که مرتکب نشده، دستگیر میشود. پس از 14 سال، از زندان جزیره شاتو دست به فرارِ جسورانهای میزند و فرارش موفقیتآمیز است. ادموند که اکنون فراتر از رویاهایش ثروتمند شده، با نام تازه کنت مونت کریستو هویت جدیدی پیدا میکند و انتقام خود را از سه مردی که به او خیانت کردهاند، میگیرد.
تاکنون بیش از 20 اقتباس از کتاب 1400 صفحهای الکساندر دوما ساخته شده که هر کدام نگاه خودش را به رمان داشته است. ماتیو دلاپورته عقیده دارد که برای نوشتن فیلمنامه، شما باید انتخابهای خاص خودتان را داشته باشید. کنت مونت کریستو با هزینه 46.5 میلیون دلاری به تولید رسید و از 28 ژوئن از سوی کمپانی پاته در فرانسه به نمایش درآمد. در ادامه، مصاحبه با این زوج کارگردان و فیلمنامهنویس را میخوانید که مجذوب رمانهای الکساندر دوما هستند.
برخلاف سه تفنگدار که برای مارتین بوربولان اقتباسش کردهاید، این دفعه کارگردانی میکنید. چه چیزی الهامبخش سبک کارگردانی شما بود؟
الکساندر: این کتاب ژانرهای ادبیاتی متنوعی دارد. هم تراژدی دارد، هم عشق و عاشقی. درکل، داستان رمانتیک فوقالعادهای است. ما این ویژگی را در صحنه فیلمبرداری متوجه شدیم. هیچوقت کار تکراری با گروه فیلمبرداری انجام نمیدادیم. از صحنههای داخلی به سکانسهای حماسی میرسیدیم، از صحنههای ماجراجویی به سکانسهای تلختر. تا حدی سبک باروک را دنبال کردیم.
چنین داستان انتقامجوییای چگونه با دوره ما تداعی دارد؟
الکساندر: یک رمان بسیار قابل فهم است، چون با شخصیت یکی میشویم و میخواهیم همراه با او انتقام بگیریم. ولی با گذشت زمان، شخصیت اصلی در مسیر خود سرگردان میشود. نقدی بسیار بیرحمانه از ماجراجویی کنت مونت کریستو از نگاه الکساندر دوماست، که به مخاطب اجازه میدهد همراه با او درون خود را کندوکاو کند. در این دنیا، که در گذشته وحشیانه بود و در زمان حال هم چنان فرقی نکرده، ما میفهمیم که ایده انتقامجویی حتی ذرهای هم تغییر نکرده است.
ماتیو: من همچنین این نکته را در نظر میگیرم که داستان رمان الکساندر دوما، در اوایل دوره انقلاب صنعتی اتفاق میافتد. در آن زمان و در جامعهای که کمتر اشرافمنشانه بود، فرزندآوری کمکم از پول اهمیتش کمتر شد. و یک المان جالب دیگر این است که مونت کریستو مردی فاقد دین، کشور و اصول اخلاقی است. او رابین هود نیست. او گنج پیدا میکند و به جای پخشکردنش، برای خودش نگه میدارد که عطش خود را برای انتقام سیراب کند.
یکی از شخصیتهایی که بیشتر از نسخههای ساختهشده از کتاب کنت مونت کریستو در فیلمنامه پررنگ شده، کاراکتر هایدی (با بازی آناماریا وارتولومئی) است. در کتاب فرض بر آن است که او دختر وزیر ایالت یانیه در کشور یونان بوده و زمانی که پدرش به قتل میرسد، به بردگی فروخته میشود. کنت مونت کریستو او را میخرد و آزادش میکند و کمکم عاشق او میشود. در کتاب، هایدی خودش را وقف کنت مونت کریستو میکند.
الکساندر: در این برداشت جدید ما ماجرا را از چشم هایدی نگریستیم و داستان رستگاری او را نوشتیم.
انتخاب بازیگران بینیاز از توضیح است، ولی آیا تصمیماتی که گرفتید، صریح بود؟
الکساندر: با اینکه در گذشته مخالف این گونه کارکردن بودیم، ما به این نتیجه رسیدیم که نمیتوانیم فیلمنامه کنت مونت کریستو را بدون داشتن یک بازیگر در ذهنمان بنویسیم. با پیر نینی تماس گرفتیم، یک قهوه با او نوشیدیم و او نقش را قبول کرد. با ایده تبدیلکردن مونت کریستو به تجسمی از دانته با رویکرد افراطیکردن او، داستان به وجود آمد. سپس پشت هم و به طور منظم با پیر کار کردیم. بعد از آن، خیلی خوششانس بودیم، چون فهرستی از بازیگرهای مدنظرمان را نوشته بودیم و همه آنها قبول کردند که در فیلم بازی کنند.
ماتیو: ما به بهترین بازیگران نیاز داشتیم که مطمئن شویم فیلمنامه، با وجود وفادارماندن به نحوه تکلم قرن نوزدهم، جنبهای از زبان مدرن و انعطافپذیر نیز در این زمان فانتزیشده داشته باشد. هیچوقت به همدیگر نگفتیم که داریم فیلم تاریخی میسازیم، ولی نمیخواستیم دیالوگ را بیش از حد مدرن کنیم. برای مثال، از بازیگران درخواست کردیم که کلمات را کوتاه نکنند و هیچ بخش از کلمهای را از قلم نیندازند و روی انعطافپذیری این موضوع کار کردیم. ریتمی که داشتند، بسیار خوب بود که مدرن به نظر میآمد.
منبع: festival-cannes.و Deadlin