پیش‌مرگ

  • نویسنده : فیلم نگار
  • مترجم :
  • تعداد بازدید: 213

فیلمنامه‌نویسان: صابر الله‌دادیان، علی غفاری

کارگردان: علی غفاری

مدیر فیلم‌بردای: پیمان عباس‌زاده

تدوین: حمید نجفی‌راد

موسیقی: بهزاد عبدی

چهره‌پردازی: سیدجلال موسوی

طراح صحنه: محمدرضا شجاعی

طراح لباس: بهزاد اقا بیگی

بازیگران: مهدی نصرتی، الناز ملک، ساناز سعیدی، عبدالرضا نصاری، مهیار شاپوری، بهرام ابراهیمی، محمد‌اشکان‌فر، حسام منظور

تهیه‌کننده: آرش زینال‌خیری

سال ساخت: 1403

سال پخش: 1404

 

سال 1373، در ارتفاعات مریوان کامیونی از کردنشینان منطقه در حال عبور است که با یک مین کارگزاری شده توسط حزب کومله  منفجر می‌شود. وقتی هلی‌کوپتر ارتش برای امداد به حادثه دیدگان فرود می‌آید، اعضای حزب کومله به سرکردگی عبدالله نژماری هلی‌کوپتر را به همراه دو سرنشین خلبان می‌ربایند و از مرز خارج می‌شوند. شورای امنیت و ارتش جلسه اضطراری را تشکیل می‌دهند، مدیر شورای امنیت این مسئله را به‌عنوان یک مسئله امنیتی و مهم در امور بین‌الملل می‌شمارد. فرماندهی عملیات بازگرداندن هلی‌کوپتر به سردار سعید قهاری(مهدی نصرتی) از فرماندهان جنگ -که در بیشترین نبردها با حزب پژاک و کومله‌ حضور داشته- سپرده می‌شود. قهاری در منطقه به دنبال ردی از اعضای این باند است. او به کمک کاک‌خلیل وارد خانه مردی می‌شوند که قاچاق‌بر انسان است. سعید مردی را که مشکوک به نژماری است، دستگیر می‌کند و به قرارگاه پلیس می‌برد اما نژماری با دستور رسمی شورای امنیت آزاد می‌شود. همان شب قهاری، پیغام تهدیدی را از سوی نژماری دریافت می‌کند و معلوم می‌شود که حدسش درباره فرد مشکوک درست بوده است. فردای آن روز قهاری در جلسه شورای امنیت حاضر می‌شود نامه تهدید نژماری را نشان می‌دهد و عنوان می‌کند در ادامه این مأموریت دیگر خطی از دستور کسی را اجرا نخواهد کرد.

روژان (الناز ملک) دختری است که به دنبال رد پایی از پدر و مادرش در حزب کومله به‌عنوان یک پزشک، فعالیت می‌کند. او  مسئول مداوای خلبانی است که در عملیات ربودن هلی‌کوپتر تیر خورده است. توفیق از دیگر اعضای اصلی حزب کومله است که از جای والدین روژان خبر دارد اما حرفی نمی‌زند و در فرصتی به روژان تجاوز می‌کند. توفیق برای به انجام رساندن یک مأموریت به مریوان می‌آید. سعید قهاری با وجود مخالفت جدی شورای امنیت و حساسیت این عملیات، توفیق را دستگیر می‌کند. نژماری، روژان را مأمور می‌کند تا به بیمارستان برود اما موفق نمی‌شود و او دوباره به قرارگاه کومله به اربیل بازمی‌گردد. سعید قهاری ترتیب ملاقاتی را با روژان می‌دهد و با نشان دادن عکسی به او ثابت می‌کند نژماری قاتل پدر و مادرش است. او از روژان می‌خواهد تا خلبان‌ها را آزاد و به سمت مرز فراری دهد. نژماری، به دنبال برگزاری یک مصاحبه رسمی با حضور خلبان ایرانی و خبرنگاران است، تا چهره نظامی‌ها و جمهوری اسلامی ایران را خدشه دار کند. در همین بین بالادستی‌ حزب، به نژماری می‌گوید، به دلیل مراودات صورت گرفته این مصاحبه باید کنسل شود اما نژماری که او را یک خائن به اهداف حزب می‌داند به قتل می‌رساند. از طرفی قهاری در اربیل موافقت پادگان عراق را برای خروج هلی‌کوپتر ارتش ایران گرفته است با این شرط که ظرف دو ساعت هلی‌کوپتر از خاک عراق بلند شود. او هلی‌کوپتر را بر روی یک کامیون سوار می‌کند و به سمت مرز ایران به راه می‌افتد. هم‌زمان خلبان‌هایی که توسط روژان نجات یافته‌اند، خودشان را به هلی‌کوپتر و مأموران ایرانی می‌رسانند. در مسیر، افراد نژماری راه را بر روی عبور آن‌ها می‌بندند. میان قهاری و نژماری نبرد تن‌به‌تن صورت می‌گیرد و سرانجام نیروهای ایرانی از روی هلی‌کوپتر، نژماری را به رگبار می‌بندند و قهاری را نجات می‌دهند.

مرجع مقاله