فیلمنامهنویس و کارگردان: حسین مهکام
مدیر فیلمبرداری: محمدرضا سکوت
تدوین: سمانه سزاوار
موسیقی: بابک رضاخانی
طراح صحنه و لباس: امیرحسین دوانی
صدابردار: سهیل متولی
چهرهپردازی: امید گلزاده
بازیگران: محمود(حامد بهداد)، هادی کاظمی(ایرج)، الناز حبیبی(پری)، پانتهآ پناهیها(کتایون)، نادر فلاح(داوود)، رضا ناجی(بیژن)، سروش صحت(گَهسرزانو)
تهیهکننده: مرتضی شایسته
سال ساخت: ۱۴۰۳
سال پخش: ۱۴۰۴
محمود(حامد بهداد) آرایشگری اهل مطالعه است و به همراه خواهرزاده خود پری(الناز حبیبی) - که دختری خلوضع است - زندگی میکند. پری با یک مشاور روانشناس به نام ایرج(هادی کاظمی) دوست است اما به خواستگاری ایرج پاسخ مثبت نمیدهد. پدر و مادر محمود درگذشتهاند و پدر برگهای نصفه بهجا گذاشته که در صورت پیداشدن تکه دوم کاغذ محمود احتمالاً صاحب میراث گرانبهایی میشود. با مرگ بیژن(رضا ناجی) که در همسایگی آرایشگاه محمود است، نصفه دیگر برگه توسط پسر بیژن در گاوصندوق مغازه پیدا میشود. آن برگه سرنخی به یک نوار کاست میدهد که در آن پدر ادعا دارد آنها - که از شاهزادههای قاجاری هستند - مالک واقعی کاخ نیاوران هستند و رضاشاه در زمان بهقدرت رسیدن زمینهایشان را غصب کرده است. اما برای کامل شدن مدارک نیازمند همکاری معشوقه قدیمی پدر یعنی کتایون(پانتهآ پناهیها) است. محمود برای پیدا کردن کتایون به انزلی میرود و کتایون را با خود همراه میکند. مشخصاً این زن به همراه معشوقهاش -گهسرزانو(سروش صحت)- در صدد بالاکشیدن این میراث هستند. این نیت شیادانه در مورد ایرج نیز وجود دارد. به این معنا که ایرج و علاقه او به پری، فقط بهانه و پوششی برای بهدست آوردن آن میراث است. با کمک کتایون آنها به سرنخی تازه میرسند که برای نزدیک شدن به هدف، نیازمند کندن زمین هستند. داوود(نادر فلاح) دوست قدیمی پدر که چاهکنی ماهری است، دستبهکار میشود. در این میان هم کشمکشهای محمود با اطرافیانی که همه میخواهند در این میراث سهیم باشند، ادامه دارد. در پایان، محمود و داوود به انتهای تونل حفاریشده میرسند که ورودی یک سالن سینما است. جاییکه پدر و مادر او حضور دارند و برای لحظاتی صحنههایی از زندگی محمود را روی پرده میبینند. محمود حین خداحافظی عینک قرمزی را از پدر میگیرد و وقتی به دنیای واقعی میرسد، متوجه میشویم در اثر ریزش آوار به کما رفته است.