رها

  • نویسنده : فیلم نگار
  • مترجم :
  • تعداد بازدید: 75

فیلمنامه‌نویس: محمدعلی حسینی

کارگردان: حسام فرهمند

مدیر فیلم‌برداری: روزبه رایگا

تدوین: مهدی سعدی

موسیقی: فردین خلعتبری

چهره‌پردازی: هادی هاشمی

طراح صحنه: رسول علیزاده

بازیگران: شهاب حسینی (توحید)، غزل شاکری(ثریا)، ضحا اسماعیلی(رها)، آرمان میرزایی(سهیل)، محمدرضا سامیان(آرش)

تهیه‌کننده: سعید خانی

سال ساخت: 1403

سال پخش: 1403

 

پس از سرقت لپ‌تاپ رها، موقعیت شغلی او در یک کمپانی تولید انیمیشن به خطر می‌افتد. رها برای تأمین هزینه لپ‌تاپ جدید، موهایش را به یکی از دوستانش به نام مینا می‌فروشد که هرازگاهی لوازم و لباس‌های مستعمل خود را برای خانواده رها می‌آورد. اما پول به دست آمده کفاف خرید لپ‌تاپ را نمی‌دهد و این بحران اعضای خانواده رها - یعنی توحید(پدر)، ثریا(مادر) و سهیل(برادر)- را برای خرید لپ‌تاپ به تکاپو می‌اندازد. درنهایت پدر خانواده که بی‌کار است و اغلب اوقات خود را به خرید لوازم دست دوم از دست‌فروشان می‌گذراند، با پولی که رها از فروش موهای بلندش به دست آورده، یک لپ‌تاپ دست دوم می‌خرد.

پس از چند روز مأموران پلیس به همراه پسری به نام آرش وارد خانه رها می‌شوند و همه اعضای خانواده را دستگیر می‌کنند. در کلانتری مشخص می‌شود لپ‌تاپی که پدر خریده، متعلق به خواهر آرش است که در یک حادثه خفت‌گیری بر اثر ضربات چاقو به کما رفته است. پس از درگیری‌های لفظی بین پدر و آرش در کلانتری که موجب کدورت بین آن‌ها می‌شود، بی‌گناهی پدر بر اساس شواهد به اثبات می‌رسد و پلیس لپ‌تاپ را به آرش برمی‌گرداند. اطلاعات رها در لپ‌تاپ جا می‌ماند و به‌دنبال همین مسئله، رها و پدرش سعی می‌کنند لپ‌تاپ را از آرش پس بگیرند. اما آرش به دلیل مورد ضرب‌وشتم قرار گرفتن توسط پدر رها، از پس دادن لپ‌تاپ امتناع می‌کند. پس از این رها گم می‌شود و پس از مدتی جنازه‌اش در کانال کولر خانه آرش پیدا می‌شود.

پدر برای تأمین مخارج کفن‌ودفن رها لپ‌تاپ را برای فروش می‌برد. در تعمیرگاه او متوجه می‌شود پسرش -سهیل- هم‌زمان با خواهر آرش به تعمیرگاه رفته‌اند و به سهیل شک می‌کند. سهیل پس از پاپیچ شدن پدرومادرش اعتراف می‌کند که خفت‌گیری کار او بوده است و مشخص می‌شود رها برای از بین بردن مدرک جرم برادرش قصد وارد شدن به خانه آرش را داشته است. پدر و مادر برای از بین بردن مدرک جرم سهیل - یعنی رسید تعمیر لپ‌تاپی که در جیب مانتوی خواهر آرش جامانده - نقشه می‌کشند. مادر به‌عنوان کارمند یک خیریه وارد خانه آرش می‌شود و همه مانتوهای دخترک را از خانه خارج می‌کند تا مأموریت نیمه‌کاره رها به انجام برسد.

مرجع مقاله