فیلمنامهنویس و کارگردان: مایک لی، تهیهکننده: جورجینا لو، مدیرفیلمبرداری: دیک پوپ، تدوین: تانیا ردین، موسیقی: گری یرشان، بازیگران: ماریان ژانبتیست، میشل آستین، دیوید وبر، انی نلسون، ژانر: درام/ کمدی سیاه/ درام روانشناسی. محصول ۲۰۲۴ آمریکا و اسپانیا، ۹۷ دقیقه، درآمدفروش: ۲.۳ میلیون دلار، پخش از استودیو کانال.
پانزی زنی افسرده و خانهدار است که با همسر سادهلوح و لولهکشش، کورتلی و پسر بالغ و بیکارش موسیو زندگی میکند. او مدام بهخاطر بیهدفی پسرش سر او غر میزند و از همه کارهای او ایراد میگیرد. پانزی بیرون از خانه نیز مدام با مردم درگیر میشود و از زمین و زمان ناراضی است، هرجایی که میرود دعوایی راه میاندازد. او چنان مضطرب است که از بیرون رفتن متنفر است و حتی از گلها و حیوانات نیز حالش بههم میخورد.
شانتل، خواهر پانزی، آرایشگر مجردی است که دو دختر جوان دارد. سالگرد فوت مادر آنها نزدیک است و شانتل اصرار دارد که روز مادر همراه پانزی به مزار او بروند. اما پانزی به او قول نمیدهد و میگوید که برنامه آن روز بستگی به حالش دارد.
با نزدیک شدن روز مادر درگیری پانزی با مردم بیرون از خانه بیشتر میشود و زمانیکه در خانه است، مدت زمان بیشتری را میخوابد. سرانجام پانزی همراه شانتل به مزار مادرشان میروند و پانزی میگوید بعد از مرگ پدرشان مادر آنها توجه کمتری به او داشته و فشار زیادی به او آورده است. پانزی به خواهرش میگوید از این میترسد که خانوادهاش از او متنفر باشند. شانتل به او دلداری میدهد و میگوید که با وجود همه مشکلاتی که هست هنوز دوستش دارد و از او حمایت میکند.
دو خواهر به خانه شانتل میروند که همسر و پسر پانزی و دختران شانتل در آنجا منتظرشان هستند. پانزی تمام مدت ساکت مینشیند و چیزی نمیخورد. شانتل او را به اتاق خواب میبرد تا استراحت کند و پانزی اعتراف میکند که از روی ناچاری با کورتلی ازدواج کرده اما حالا جرئت جدا شدن از او را ندارد و بههمین خاطر احساس تنهایی میکند. دخترها به پانزی میگویند که موسیو برای روز مادر برای او گل خریده است و پانزی که تا به امروز برای روز مادر هدیهای نگرفته بود گریه میکند.
آنها به خانه برمیگردند و پانزی گلها را در گلدان میگذارد اما وقتی به اتاقش میرود، کورتلی گلها را به حیاط پرت میکند.
کورتلی در سر کار کمرش آسیب میبیند و به کمک همکارش به خانه میآید. همکار کورتلی به طبقه بالا میآید تا پانزی را بیدار کند اما پانزی از ورود او به اتاق خوابش بهشدت مضطرب میشود و نمیتواند از اتاق خارج بشود. موسیو برای قدمزدن بیرون رفته است و در میدان شهر هنگامیکه که کنار حوضی نشسته، دختری سر صحبت را با او باز میکند.
کورتلی همچنان در آشپزخانه منتظر پانزی نشسته است و گریه میکند درحالیکه پانزی همچنان در اتاق خوابش مانده است.