بازی را بکش

  • نویسنده : فیلم نگار
  • مترجم :
  • تعداد بازدید: 50

فیلمنامه‌نویسان: لادن شیرمرد، محمدابراهیم عزیزی

کارگردان: محمدابراهیم عزیزی

مدیر فیلم‌برداری: حسین جلیلی

تدوین: نیما جعفری‌جوزانی

موسیقی: پیام آزادی

مدیر چهره‌پردازی: عباس عباسی

بازیگران: محسن کیایی(موسی)، هدی زین‌العابدین(مونا)، محمد بحرانی (رضا)، حدیث بیابانگرد(ویدا)، پوریا رحیمی سام(امیر رضوانی)

تهیه‌کننده: مصطفی کیایی

سال ساخت: 1403

سال پخش: 1404

 

موسی کاپیتان سابق تیم شهری در شمال کشور که زندگی خود را وقف مادر، خواهر، برادر و خانواده‌اش کرده و خود نتوانسته به جایگاهی که باید در فوتبال محقش بوده، برسد. او برادر مستعدش را طی حادثه‌ای در یک مسابقه فوتبال بر اثر ضربه مغزی از دست می‌دهد. موسی که نمی‌تواند با مرگ برادرش کنار بیاید، باور دارد که مرگ او سانحه نبوده و مشکوک است. او اعتقاد دارد برادرش به قتل رسیده و تصمیم می‌گیرد در این رابطه تحقیق کند. موسی با پیگیری‌ها و تحقیقاتش متوجه حقایق و حواشی پشت ‌پرده می‌شود و پی می‌برد عامل مرگ برادرش مسعود و مافیای شرط‌بندی هستند. به این ترتیب که عده‌ای روی خطای شدید یک بازیکن روی مسعود و کارت قرمز گرفتنش شرط بسته‌اند.

پس از این، موسی با جدیت بیشتری درصدد انتقام گرفتن برمی‌آید و سعی می‌کند با مافیای شرطبندی فوتبال سرشاخ شود. در این بین همسر برادرش مونا - که به‌نظر می‌رسد چیزهایی را از موسی پنهان می‌کند، او را از پیگیری منع می‌کند. اما موسی به جست‌وجو ادامه می‌دهد تا این که از ضارب برادرش اعتراف می‌گیرد. ضارب اعتراف می‌کند خود مسعود در جریان شرطبندی بوده است و به خطای او که اتفاقی منجر به مرگ او شده، رضایت داشته است. پس از این اعتراف، موسی با سؤال‌پیچ کردن همسر برادرش پی به این واقعیت می‌برد که مسعود هم با مافیای شرطبندی در ارتباط بوده است و از این راه مثل سایر افراد پول خوبی به جیب زده‌اند. موسی در ادامه متوجه می‌شود که رضا - از مربیان باتجربه شهر - که پدر نامزدش(ویدا) است هم از ماجرای شرطبندی خبر دارد و با مافیا همکاری می‌کند. رضا، موسی را با تهدید و تطمیع از ادامه کنجکاوی و سرشاخ شدن با عوامل فساد در فوتبال بازمی‌دارد.

پس از این مافیا برای راضی کردن موسی، سرمربیگری تیم بزرگسالان شهر را به او واگذار می‌کنند. اما موسی نمی‌تواند با خودش کنار بیاید و به ماجراجویی‌اش برای افشاگری ادامه می‌دهد تا این که یک روز جسدش در نقطه‌ای دورافتاده از شهر کشف می‌شود.

مرجع مقاله