Black Bag

کیف سیاه

  • نویسنده : میثا محمدی
  • مترجم :
  • تعداد بازدید: 56

فیلمنامه‌نویس: دیوید کوپ، کارگردان: استیون سودربرگ، تهیه‌کننده: کیسی سیلور، مدیر فیلم‌برداری: پیتر اندروز، تدوین: مری آن برنارد، موسیقی: دیوید هولمز، بازیگران: کیت بلانشت، مایکل فاسبندر، ماریسا آبلا، تام برک، ژانر: جاسوسی/ درام/ معمایی/ احساسی/ تریلر. محصول ۲۰۲۵ آمریکا، ۹۴ دقیقه، پخش از فوکوس فیچرز.

 

جرج وودهاوس، افسر اطلاعاتی از طرف مافوق خود میچام دستور می‌گیرد تا در مدت یک هفته درباره دزدیده شدن برنامه نرم‌افزاری به نام سوروس تحقیق کند. او پنج مظنون دارد که یکی از آن‌ها همسرش کاترین است که او نیز افسر اطلاعاتی است. جرج چهار مظنون که هم‌کارانش هستند را به شام دعوت می‌کند؛ کلاریسا متخصص تصاویر ماهواره‌ای، فردی، دوست کلاریسا و مدیر عملیات، جیمز مدیر عملیات و زوئی، دوست و روان‌پزشک سازمان.

جرج برای پیدا کردن مظنون دارویی را در غذای مهمانان می‌ریزد تا کنترل‌شان بر رفتارهایشان کاهش پیدا کند. سپس آن‌ها را درگیر یک بازی روان‌شناختی می‌کند تا نکته منفی را درباره نفر کناری خود بگویند. در این میان مشخص می‌شود که فردی به کلاریسا خیانت کرده است و کلاریسا نیز در واکنش چاقوی استیک را در دست فردی فرو می‌کند.

همان شب میچام درخانه خودش به‌طرز مشکوکی به‌دلیل سکته قلبی فوت می‌کند. جرج بلیت سینمایی را در سطل زباله کشوی کاترین پیدا می‌کند و به او مشکوک می‌شود. جرج او را به دیدن همان فیلم دعوت می‌کند و با زیرنظر گرفتن او متوجه می‌شود که کاترین پیش از این فیلم را ندیده است و سپس پنهانی به دفتر او می‌رود و تاریخ و زمان سفر او به زوریخ را متوجه می‌شود. جرج با گفتن چند راز کلاریسا به او متقاعدش می‌کند تا یک ماهواره جاسوسی را تغییر مسیر بدهد و می‌بینید که کاترین با یک مرد روسی ملاقات دارد. جیمز به جرج اطلاع می‌دهد که کاترین به حساب بانکی به مبلغ ۷ میلیون پوند در زوریخ دسترسی دارد که معلوم نیست چه کسی آن حساب را باز کرده است.

معلوم می‌شود در همان دقایقی که جرج مسیر ماهواره را تغییر داده فرصتی فراهم شده بود تا عامل روسی که سوروس را در اختیار داشت از یک خانه امن در لیختن اشتاین ناپدید شود و حالا او در مسیر اروپای شرقی است تا فاجعه‌ای هسته‌ای به بار آورد. کلاریسا که با فردی آشتی کرده او را در جریان قرار می‌دهد و او نیز به کاترین می‌گوید.

کاترین نیز با استفاده از یک اهرم فشار کلاریسا را وادار می‌کند تا عامل روسی را تعقیب کند و حدس می‌زند که رئیسان، سرگرد، تعمدا اجازه نشت سوروس را داده تا با ایجاد یک فاجعه هسته‌ای روسیه را به سزای اعمالش برساند. مجازاتی که نتیجه آن کشته شدن هزاران انسان است. کاترین نیز موقعیت عامل روسی را به سیا لو می‌دهد و او در یک حمله پهپادی کشته می‌شود.

جرج جریان را به کاترین می‌گوید و کاترین نیز به این نتیجه می‌رسد که برای هردوی آن‌ها تله گذاشته‌اند. جرج باردیگر چهار مظنون را به شام دعوت می‌کند. این بار به‌جای شام یک هفت تیر روی میز است و جرج بازی را شروع می‌کند. جرج چند راز را فاش می‌کند این‌که زوئیی از طریق فردی از برنامه سوروس اطلاع داشته اما به‌دلیل باورهای کاتولیکش سعی در توقف آن داشته است. این‌که دو توطئه در جریان بوده است: یکی توسط سرگرد و جیمز برای نشت سوروس و دیگری توسط زوئیی و فردی برای استفاده از کاترین جهت توقف آن.

جیمز اسلحه را برمی‌دارد و به هم‌دستی با سرگرد اعتراف می‌کند و سپس دوبار به جرج شلیک می‌کند اما گلوله‌ها واقعی نیستند. کاترین اسلحه‌ای از کیفش بیرون می‌کشد و به پیشانی جیمز شلیک می‌کند. سپس به همه هشدار می‌دهد که هرگز از وفادری میان او و همسرش سوء‌استفاده نکنند. جرج، جسد جیمز را درون قالی پوشیده و به رودخانه می‌اندازد و به سر کار برمی‌گردد.

کاترین به سرگرد خبر‌ می‌دهد که نقشه شکست خورده است و بهتر است از کار کنار بکشد. جرج از کاترین درباره آن حساب ۷ میلیون پوندی می‌پرسد و کاترین می‌گوید که حساب دست نخورده سرجایش است.

مرجع مقاله