آنچه در عمر دراز تاریخ سینما همواره در جریان بوده، عموما دامنزدن به این کشمکش اساسی است که ذات حقیقی سینما و داستانگویی از خلال آن بیشتر طالب نمایش جهان واقع است یا بالعکس، باید از جادوی این جهان توأمان تصویری و صوتی، برای خلق جهانی اندکی متفاوت از پیرامون و تصویرهایی حیرتآور بهره جست؟ در بحبوحه این کشمکش ازلی-ابدی در میان داعیهداران هنر-صنعت-رسانه سینما اما، گروه دیگری نیز قد علم کردند که معتقد بوده و هستند که سینما، میتواند با حرکت در مرز باریک میان واقعیت و خیال، اهداف غایی هر دو جبهه مذکور را در حد اعلایش امکانپذیر سازد و از این طریق، دست به خلق جنسی از بازنمایی یا بازتاب واقعیت پیرامونی بزند که اگرچه میتوان رد پای تحقق مسئله مرکزی و کاتالیزورهای داستانیاش را جایی در جهان واقع و با تکیه بر منطق بیرونی درام جستوجو کرد، اما شیوه تصویرسازی از آن واقعیت و پروبال دادن به سیر تحول شخصیتها و نمایش اوج و فرود کشمکشها و بحرانها در آن، کاملا با فرایند شهود مخاطب وارد بازی و تبادل میشود و از این طریق، ما با جنسی از سینمای داستانگو مواجه خواهیم بود که راهکار مقابله با صراحت واقعیت بیرحم پیرامون را، در ذهن و جایی بیرون از قاب در دسترس تصویر جستوجو خواهد کرد.
یکی از مهمترین اما در عین حال قدرنادیدهترین مؤلفان و داعیهداران شمایلسازی حماسی و تاریخی از نمایندگان یک ملت در سینما و تلویزیون معاصر جهان که آشکارا با مؤلفههای مکرر سینمای بدنه سر بازی و بازاندیشی داشته، تیلور شریدان است؛ فیلمسازی که در تمام ساخ...