فیلمنامهنویس: هنری گایدن، بر اساس شخصیتهای کمیک دیسی، کارگردان: دیوید اف. سندبرگ، تهیهکننده: پیتر سافران، تدوین: مایکل آلر، مدیر فیلمبرداری: ماکسیم الکساندر، موسیقی: بنجامین والفیش، بازیگران: زاخاری لی وای، آشر انجل، مارک استرانگ، جک دیلن گرازر، ژانر: حادثهای/ ماجرایی/ کمدی، محصول 2019 آمریکا، 132 دقیقه، بودجه: 80-100 میلیون، درآمد فروش: 362.7 میلیون دلار، پخش از وارنر بروس پیکچرز
خلاصه داستان: در 1974 تادئوس سیوانا همراه پدر و برادر بزرگترش در سفر جادهای به صخره ابدیت، معبد جادویی پنهان در بعد دیگر، است که با آن دو درگیری لفظی پیدا میکند. او با جادوگر افسانهای شزم، آخرین عضو شورای جادوگران، دیدار میکند. شزم بعد از اینکه قهرمان قبلی برای انتقام هفت گناه مرگبار را در جهان آزاد کرد، قرنها زمان صرف کرده تا قهرمانی با قلب پاک پیدا کند. تادئوس با گناهان وسوسه میشود و در مجسمهها گیر میافتد، درنتیجه نالایق خوانده شده و به زمین فرستاده میشود.
زمان حال فیلادلفیا، بیلی باتسون فرزندخواندهای است که همراه بچههای دیگر مری، پدرو یوجینی، دارلا و عشق ابرقهرمانی فردی فریمن در یک خانه زندگی میکند. بیلی به دنبال مادر واقعیاش است. در این میان تادئوس سیوانا که حال مرد بالغی شده است، راهی را برای برگشت به صخره ابدیت پیدا میکند و در آنجا چشم گناه را میدزدد و پیش از برگشت به زمین بهترین جادوگر میشود و با استفاده از گناهان برادرش، پدرش و هیئتمدیره صنایع سیوانا را میکشد.
بیلی در مدرسه فردی را از دست قلدرها نجات میدهد و آنها او را تا مترو دنبال میکنند، جایی که شزم او را فرامیخواند و بیلی به عنوان قهرمان جدید انتخاب میشود. بیلی با بردن نام شزم تبدیل به مرد جوانی با اسم شزم میشود و سپس شزم اصلی تبدیل به خاک میشود و وسایلش برجای میمانند. در خانه فردی به بیلی کمک میکند تا قدرتهای جدیدش را کشف کند؛ دستکاری الکتریکی، قدرت زیاد، سرعت، مبارزه و هوش بالا. فیلمهایی که فردی از قدرتهای شزم گرفته است، بهسرعت در اینترنت پخش میشوند و از طرفی بیلی مدام از مدرسه فرار میکند تا از قدرتش به عنوان شزم برای کسب پول و شهرت استفاده کند. سیوانا خبر نجات اتوبوس به دست شزم را میبیند و او را به چالش میکشد. سیوانا بهراحتی شزم را شکست میدهد و قصد جذب قدرت او را دارد که شزم تبدیل به بیلی میشود و در میان جمعیت گم میشود. سیوانا به هویت بیلی پی میبرد و فردی را برای پیدا کردن بیلی میدزدد. همخانهایهای بیلی نیز به هویت او پی میبرند و به او خبر میدهند مادرش پیدا شده است و در همان نزدیکی زندگی میکند.
بیلی مادرش را پیدا میکند و متوجه میشود مادرش چون فکر میکرده است به عنوان یک مادر نوجوان و مجرد نمیتواند بهخوبی از او مراقبت کند، او را به سرپرستی داده و نزد خانواده خودش برگشته بود. سیوانا با بیلی تماس میگیرد که خواهرها و برادرخواندههای او را گروگان گرفته است و بیلی به عنوان شزم قبول میکند در مقابل خانوادهاش قدرتش را به سیوانا بدهد و همراه او به صخره ابدیت میروند. اما خانواده بیلی به او حمله میکنند و شزم متوجه میشود زمانی که هفت گناه بدن سیوانا را ترک کنند، او قدرتی نخواهد داشت.
سیوانا در تعقیب بیلی و خانوادهاش به یک کارناوال زمستانه میرسد و گناهان را میان مردم آزاد میکند. در نبرد گناهان خواهرها و برادرهای بیلی را میگیرند و درخواست قدرت او را میکنند. وقتی سیوانا گناهان را نزد خود فرا میخواند، شزم از فرصت استفاده میکند و او را برجا خشک میکند. بیلی کلمات جادویی را به یاد میآورد و بچهها را تبدیل به ابرقهرمانهایی مثل خودش میکند. شزم با سیوانا درگیر میشود و دیگر قهرمانها با گناهان مبارزه میکنند. شزم سرانجام چشم گناه را از سیوانا میگیرد و دیگر گناهان را نیز تحت کنترل درمیآورد و سیوانا راهی زندان میشود. بیلی و دوستانش به زندگی عادیشان برمیگردند و صخره ابدیت مخفیگاه جدیدشان میشود.