فيلمنامهنويس، کارگردان و تهیهکننده: خسرو معصومی
بازیگران: پدرام شریفی، الهام نامی، شاهرخ فروتنیان، لوون هفتوان، خیام وقار، رضا فیاضی، اکبر معززی
ژانر: درام
داستان
فرهاد (پدرام شریفی)، جوان متأهلی که گرفتار مشکلات مالی است، از روی ناچاری مجبور میشود به فروش مشروبات الکلی تن در دهد. درنتیجه با یکی از تولیدکنندگان مشروبات الکلی به نام مستان (لوون هفتوان) وارد همکاری میشود. فرهاد کار تحویل محمولههای عرق را انجام میدهد و در ابتدا پول خوبی هم درمیآورد، اما این مسئله را از همسرش الهام پنهان میکند. مستان از فرهاد میخواهد محموله عرق ۲۰ لیتری را تحویل یک مراسم عروسی دهد. فرهاد مأموریتش را انجام میدهد، اما عرق تقلبی از آب درمیآید و تعدادی از مهمانان عروسی کشته و برخی کور میشوند و به نوعی مجلس عروسی به مجلس عزا تبدیل میشود. پای پلیس هم به میان میآید و فرهاد در معرض دستگیری قرار میگیرد، اما پیش از اینکه فرهاد متوجه ماجرا شود، برای مصاحبه به سفارت آمریکا در آنکارا، ترکیه میرود. همین هنگام دوست فرهاد به او زنگ می¬زند و خبر دستگیری مستان را به او میدهد و به او اکیداً هشدار میدهد به ایران بازنگردد. از سوی دیگر، الهام متوجه کار کثیف فرهاد، یعنی فروش مشروبات الکلی، میشود و میان آنها در ترکیه تنش و دعوا سر میگیرد. در این بین شاهرخ (خیام وقار) پسرخاله فرهاد که در ترکیه زندگی میکند، برای کمک نزد فرهاد میآید و فرهاد و الهام در خانه شاهرخ مستقر میشوند. اکنون فرهاد و خانوادهاش نه میتوانند به ایران بازگردند و نه میتوانند مخارج زندگی در ترکیه را تأمین کنند. فرهاد تصمیم میگیرد ماشینش را بفروشد، اما خریدار منصفی پیدا نمیکند. از سویی، تنش میان فرهاد و الهام هر لحظه بیشتر بالا میگیرد. درنهایت فرهاد که میداند روز تولد الهام است، تصمیم میگیرد با غافلگیر کردن او فضا را تلطیف کند. درنتیجه با ماشین به طبیعت میروند، اما در بین راه با هم دعوایشان میشود و فرهاد ناگزیر در حاشیه جاده کنار یک دریاچه ماشین را متوقف میکند. او سعی دارد با آرام کردن الهام برنامه سورپرایز را پیاده کند، به همین خاطر از ماشین پیاده می¬شود و به بهانه خرید الهام و نوید را تنها میگذارد. فرهاد به یک فروشگاه در همان نزدیکی میرود و کیک تولدی میخرد. پیش از اینکه فرهاد بازگردد، نوید از روی بازیگوشی پشت فرمان مینشیند و با فرمان بازی میکند، اما همین هنگام ماشین به راه میافتد و به سمت دریاچه میرود. الهام نمیتواند اتومبیل را متوقف کند و ماشین به قعر دریاچه سقوط میکند. فرهاد که بازمیگردد، خبری از اتومبیل و الهام و نوید نیست. فرهاد درحالیکه کیک تولد در دست دارد، چشمانش پر از اشک میشود، چراکه گمان میکند الهام تهدیدش را مبنی بر رها کردن فرهاد به عمل درآورده و با ماشین به همراه نوید او را ترک کرده است.
ضعفهای فیلمنامه
مهمترین ضعف فیلمنامه نداشتن پایان و رها شدن داستان است. نویسنده چند پلات فرعی را طراحی و گرههایی را در فیلمنامه ایجاد میکند که در پایان هیچیک از این گرهها باز نمیشوند. به عنوان مثال ماجرای محسن به عنوان پسرعمه الهام همینطور رها میشود. ماجرای دستگیری فرهاد و پیگیریهای پلیس از طریق اینترپل نصفه نیمه باقی میماند و درنهایت نویسنده درباره اینکه چه اتفاقی قرار است برای فرهاد بیفتد، سکوت میکند؛ گویی فیلم نصفهکاره و ناگهانی تمام میشود. از دیگر ضعفهای فیلمنامه شخصیتپردازی است. قهرمان فیلمنامه یعنی فرهاد (پدرام شریفی) هرگز برای مخاطب جذاب نیست. او ویژگیهای یک قهرمان دراماتیک را ندارد. مخاطب نمیتواند به او نزدیک شود و با او سمپاتی داشته باشد. درنهایت با اینکه او با کار کثیف فروش مشروبات الکلی مسبب اتفاقات بد فیلم است، اما هرگز تحول و بازشناختی نیز در او اتفاق نمیافتد.
صحنه ضعیف
بدون شک ضعیفترین صحنه فیلمنامه مربوط به جایی میشود که افراد شرکتکننده در عروسی قرار است بر اثر خوردن عرق دستساز مسموم شوند. این صحنه به دلیل پرداخت بد هرگز به صحنه تأثیرگذاری تبدیل نمیشود. می¬توان گفت نویسنده بهراحتی از این صحنه عبور کرده و جز چند تصویر ابهامآمیز از مراسم عزاداری چیز دیگری به مخاطب نشان داده نمیشود.
درونمایه
همانطور که از نام فیلم برمیآید، مضمون فیلمنامه در مورد عواقب جبرانناپذیر کار کثیف و غیرقانونی است. اما آنچه نویسنده به روی آن تأکید داشته، تأثیر این قسم از کارها به روی روابط عاطفی و فروپاشی بنیان خانواده است. هرچند میتوان از خلال این مضامین نگاه انتقادی نویسنده را به جامعهای تشخیص داد که از روی فقر و بیکاری جوانان را مجبور به انجام کارهای کثیف میکند. بنابراین بیکاری و البته مهاجرت از مضامینی است که فیلمنامه کار کثیف بدان نیمنگاهی داشته است.