فيلمنامهنويس و كارگردان: علیرضا رئیسیان
تهیهکننده: علیرضا رئیسیان
بازیگران: علی مصفا، لیلا حاتمی، امیر آقایی، فرهاد اصلانی، گوهر خیراندیش، نادر فلاح
ژانر: درام- معمایی
داستان
ماهان (علی مصفا)، فیلمساز مستند، به دلیل ساخت فیلمی که دارای صحنه¬های پرخشونت است، ممنوعالکار و از محل کار خود اخراج میشود. از آنجایی که ماهان به همراه خانوادهاش در یک خانه استیجاری زندگی میکنند و ایضاً ماهان به دلیل ساخت فیلم مورد نظر بدهی بالا آورده، همسرش، سایه (لیلا حاتمی)، تصمیم می¬گیرد به سر کار برود. او که مترجم است، در یک شرکت تجاری به جای دوستش که اخیراً مهاجرت کرده، مشغول به کار میشود. ماهان که بیکار شده، از فرزندش نگهداری میکند و او را به مهد کودک میبرد. همین هنگام سروکله پسر جوانی پیدا میشود که ادعا میکند برادر دختری است که ماهان درباره او فیلم ساخته است. برادر مدعی است ماهان با این کار حیثیت خانوادگی آنها را لکهدار کرده است و تهدید میکند زندگی را به کام ماهان و خانوادهاش تلخ خواهد کرد. یک شب به طور اتفاقی ماهان در کیف همسرش یک عطر گرانقیمت پیدا میکند که هدیه رئیس شرکت است. چند روز بعد سایه مجبور میشود به عنوان مترجم همزمان با رئیس خود برای عقد یک قرارداد به کشور اسپانیا برود. یک روز که ماهان به خانه برمیگردد، متوجه یک سی¬دی میشود که به خانه انداخته شده است. سی¬دی حاوی تصاویری از سایه در کشور اسپانیاست و این تصاویر طوری در کنار هم چیده شده که به نظر میرسد او به همراه رئیسش در اسپانیا مشغول تفریح و شیطنت هستند. چند روز بعد سایه از سفر بازمیگردد و از همان ابتدا با واکنش سرد ماهان مواجه میشود. سایه گله میکند چرا ماهان به دنبال او نرفته، اما ماهان میگوید که آمده و سایه را دیده که در حال شوخی و شیطنت با رئیسش سوار ماشین او شده است. سایه انکار میکند و تصمیم میگیرد به قهر خانه را ترک کند. دعوا میان آنها بالا میگیرد و ماهان سایه را هل میدهد. سایه سرش به زمین میخورد و میمیرد. همین موقع ماهان از خواب میپرد. طوری که معلوم نیست خواب دیده یا این اتفاق به واقع افتاده است. درهرحال اثری از سایه نیست و ماهان با اشخاص مختلف تماس میگیرد، اما نمیتواند زن را پیدا کند. او تصور میکند که همسرش قهر کرده و از سوی رئیس شرکت مخفی شده است. ماهان به خانه رئیس می¬رود و او را تهدید میکند. رئیس هم میگوید از چیزی خبر ندارد. پای پلیس به وسط می¬آید و تحقیقات آغاز میشود. در پایان مشخص میشود ماهان خود، همسرش را کشته، اما قادر به هضم این مسئله نبوده است.
سکانس برگزیده
سکانس مواجهه با پلیس که ماهان میفهمد سوءظنش نسبت به همسرش اشتباه بوده و فیلمی که برای او ارسال شده، صحنههای تقطیعشده از فیلم اصلی بوده است، از سکانسهای خوب فیلمنامه به شمار میرود. در این سکانس است که ماهان متوجه میشود عطری که در کیف زنش پیدا کرده، کادویی بوده که رئیس شرکت به همه کارمندانش اهدا کرده است. در همین سکانس است که قهرمان داستان به اشتباه خود پی میبرد و زمینه برای تحول در او آغاز میشود.
صحنه ضعیف فیلمنامه
صحنههای مربوط به ملاقات ماهان با پسر جوان که مدعی است آبروی خانوادهاش از سوی ماهان لکهدار شده، از صحنههای ضعیف فیلمنامه است. ما در این سکانسها شاهد تهدید پسر هستیم؛ تهدیدی که اصلاً معلوم نیست برای چیست. به عبارتی، ما درنهایت متوجه نمیشویم ماهان چه کار کرده است. آن پسر و خانوادهای که ماهان درباره او فیلم ساخته، چه کسانی هستند؟ درنهایت نیز تکلیف آن پسر در فیلمنامه مشخص نمیشود. در واقع ماجرای او نیز همانطور رها میشود و دیگر اثری از او در فیلمنامه نیست.
نقاط ضعف فیلمنامه
پرداخت شخصیت ماهان تا حدود زیادی مبهم و متشتت است. او فرد معقولی به نظر میرسد، اما در ارتباط با همسر خود ناگهان از یک فرد معقول تبدیل به یک آدم عجول و احساسی میشود و کمی که جلوتر میرویم، همین شخصیت گرفتار افکار پارانوییدی میشود که زمینه آن پیشتر در فیلمنامه فراهم نشده است.
بسیاری از خرده¬داستانها در فیلمنامه وجود دارند که عملاً کارکرد دراماتیکی را از خود نشان نمیدهند. مهمترین آنها مسئله پسر موتوری است که برای انتقام از خانوادهاش با ماهان روبهرو میشود.
نقد دیگری که به فیلمنامه وارد است، مربوط به پایانبندی میشود. بهطوریکه میتوان گفت اصلاً پایانی در کار نیست. فیلم همینطور بهناگاه رها میشود و بسیاری از پرسشها و گرههایی را که نویسنده ایجاد کرده، به کام تاریکی میبرد.
درونمایه
مضمون فیلمنامه قضاوت زودهنگام است که منجر میشود خانوادهای آرام و دور از تشویش گرفتار آشوب شود تا درنهایت زنی به دست شوهرش به قتل برسد.