فیلمنامهنویس، کارگردان و تهیهکننده: جوآنا هاگ، تدوین: هلی لی فور، مدیر فیلمبرداری: دیوید رادکر، بازیگران: آنر سوینتون بیرن، تام بروک، تیلدا سوینتون، ژانر: درام/ معمایی/ احساسی، محصول 2019 آمریکا و انگلستان، 119 دقیقه، درآمد فروش: 1.7 میلیون دلار، پخش از ای 24
خلاصه داستان: جولی زن جوانی است که در یک مدرسه فیلمسازی درس میخواند و قصد دارد فیلمی درباره یک مادر و پسر و زندگی آنها در شهر ساندرلند بسازد. جولی همراه دو نفر دیگر در یک آپارتمان زندگی میکند. جولی با آنتونی، مردی که ظاهر موقری دارد و در وزارت امور خارجه کار میکند، آشنا میشود. پس از اینکه هماتاقی جولی از خانه میرود، آنتونی به خانه جولی نقل مکان میکند. او یک کارتپستال با عکس یک دختر به عنوان یادگاری میآورد. آنتونی بعداً جولی را به یک گالری نقاشی میبرد که نقاشیای از یک دختر در آن گالری وجود دارد. به نظر جولی آن دختر غمگین است، درحالیکه آنتونی عقیده دارد آن دختر چهرهای مصمم دارد.
آنتونی بهاجبار به پاریس سفر میکند و با چند دست لباس زنانه برمیگردد و از جولی میخواهد آنها را بپوشد. جولی متوجه چند جای سوزن روی بازوی آنتونی میشود، اما نمیداند آنها چه هستند. آنتونی مدام از جولی درخواست پول میکند. همه مخارج به دوش جولی افتاده است و او حتی مجبور میشود از والدین خود پول قرض بگیرد. وقتی جولی و آنتونی با دو تن از دوستان آنتونی شام میخورند، دوستان آنتونی به جولی میگویند آنتونی معتاد به هرویین است. جولی غافلگیر میشود، اما چیزی به آنتونی نمیگوید.
یک شب جولی در بازگشت به خانه متوجه میشود خانهاش مورد سرقت قرار گرفته است و جواهرات گرانقیمتش به سرقت رفتهاند. در سفر به ونیز، آنتونی اعتراف میکند دزدی کار او بوده، اما برای اینکه جولی ناراحت نشود، چیزی به او نگفته. جولی ناراحت میشود، اما آنتونی او را متقاعد میکند که دلیل خوبی برای انجام این کار داشته است. آنتونی توضیحی نمیدهد و صرفاً میگوید این امر مربوط به کار بوده نه مواد. جولی کمکم متوجه حالتهای آنتونی بعد از مصرف مواد میشود. جولی در یک گروه خودیاری شرکت میکند تا بتواند با اعتیاد آنتونی مقابله کند، اما به خودش اعتماد ندارد و آنتونی او را فریب میدهد.
جولی از آنتونی بیماری میگیرد و سرانجام بعد از اینكه میفهمد آنتونی دستگیر شده است، از او میخواهد از خانه او برود.
جولی بعد از جدایی، خودش را جمعوجور میکند و در کنار دوستان و اساتیدش دوباره احساس خوشبختی میکند. باربارا، مادر آنتونی، مدام با جولی تماس میگیرد تا او را پیدا کند.
آن دو دوباره با هم ملاقات میکنند و آنتونی به اندازه کافی معقول به نظر میرسد که جولی بتواند او را به خانه دعوت کند. اما آنتونی دوباره شروع به مصرف هرویین میکند و پس از مدتی مفقود میشود. جسد آنتونی را در یک توالت عمومی پیدا میکنند که به دلیل مصرف بیش از حد هرویین مرده است.