سیاهی
چارلی (صدای زمینه ): چیزی که در نیکول میپسندم...
1. داخلی- سالن نمایش- مانهاتان- روز
نیکول، ۳۰ و اندی ساله، از تاریکی ظاهر میشود.
چارلی (ص.ز.): کاری میکند آدمها احساس راحتی کنند، حتی در مسائلی که معمولاً مایه شرمندگی است.
همچنان بر نمایی نزدیک از چهره او در سایه ثابت میمانیم. کاملاً بیحرکت و بسیار جدی مینماید.
چارلی (ص.ز.): وقتی کسی حرف میزند، واقعاً به او گوش میکند...
2. خارجی- خیابان فلت بوش، پارک اسلوپ، بروکلین- روز
نیکول از مترو خارج میشود. عضوی از انجمن آمریکایی پیشگیری از خشونت علیه حیوانات سر راهش قرار میگیرد.
بازاریاب: سلام، به نظر میاد شما حیوانات رو دوست دارین.
نیکول: درسته.
چارلی (ص.ز.):... بعضی وقتها زیادی گوش میکند، برای مدت بیش از حد طولانی. او شهروند خوبی است.
عضو انجمن تبلیغات خود را شروع میکند. نیکول با دقت گوش میدهد و شماره تلفن خود را روی کاغذ مینویسد.
چارلی (ص.ز.): وقتی پای شر و ورهای سخت خانوادگی در میان باشد، همیشه میداند کار درستی که باید انجام داد، کدام است.