مردن در آب مُطهر

  • نویسنده : امید پور محسن
  • مترجم :
  • تعداد بازدید: 370

 

فیلمنامه‌نویس و کارگردان: نوید محمودی

مدیر فیلم‌برداری: مرتضی غفوری

تدوین: نیما جعفری جوزانی

موسیقی: سهند مهدی‌زاده

طراح صحنه: مهدی موسوی

طراح لباس: شبنم اصغری

تهیه‌کننده: جمشید محمودی

بازیگران: متین حیدری‌نیا، صدف عسگری، علی شادمان، ندا جبرائیلی، سوگل خلیق، علیرضا آرا و فاطمه شکری

سال ساخت: 1398

سال پخش: 1399

 

خلاصه داستان: گروهی از مهاجران افغان به طور غیرقانونی وارد ایران می‌شوند و قصد ادامه سفر به مقصد اروپا را دارند. دختر و پسری به نام‌های رونا (صدف عسگری) و حامد (متین حیدری‌نیا) در میان آن‌ها هستند که هدفشان مهاجرت به آلمان با برنامه از پیش تعیین‌شده است. آن دو که در این سفر ارتباط عاطفی بینشان برقرار شده، با یکدیگر قرار می‌گذارند تا در آلمان به یکدیگر ملحق شوند و به عنوان نشانه، رونا دست‌بندی را به حامد هدیه می‌دهد.

در تهران، سهراب (علی شادمان) که از جانب سعید، برادر حامد، مأمور مهیا کردن شرایط انتقالش به اروپاست، به دنبال حامد می‌آید و در ظاهر پول حاصل از انتقال حامد تا تهران را به قاچاقچی‌های مربوط می‌دهد، که این پول‌های تقلبی باعث فرار آن دو از دست قاچاقچیان می‌شود.

سعید که پیش از این در تهران هم‌اتاقی سهراب بود، به آلمان مهاجرت کرده و اکنون سعی دارد با پولی که نزد سهراب به امانت گذاشته، زمینه مهاجرت برادرش را نیز فراهم کند.

سهراب پیش‌تر با پس‌انداز سعید و بدون اطلاع او، خواهرش ستاره (ندا جبرائیلی) را به آلمان فرستاده بود. خواهرش که برای اقامت در آن‌جا خود را هم‌جنس‌گرا معرفی کرده بوده، به دلیل عدم پذیرفتن این دروغ، دچار بیماری روانی شده و پس از چند ماه حضور در بیمارستان به ترکیه بازگردانده می‌شود. سهراب با هزینه‌ای دیگر خواهرش را از ترکیه به ایران بازمی‌گرداند و در حال حاضر با یکدیگر زندگی می‌کنند.

شخصی با خرید اسانس عطر و تجهیزات لازم، سهراب را به کار پر کردن شیشه ادکلن و فروختن آن‌ها می‌گمارد، اما قاچاقچیان آدرس خانه‌اش را پیدا می‌کنند و تمام ملزومات کار او را به یغما می‌برند. سهراب برای جبران این خسارت مجبور می‌شود تمام پس‌انداز خود و خواهرش را نزد فروشنده اسانس ببرد تا بلکه بتواند فعالیت خود را مجدداً شروع کند و ضرر شریکش را- که به او مهلتی دوماهه داده- بپردازد. در آن محل است که حامد به شکلی اتفاقی رونا را می‌بیند که دو مرد خشمگین سوار بر ماشین به‌زور او را می‌برند. رونا در محلی زندگی می‌کرد که زنان مهاجر به صورت موقتی در آن محل اسکان داده می‌شدند. یکی از دختران فیلمی را که از نحوه آدم‌ربایی رونا گرفته، به حامد نشان می‌دهد. حامد اصرار دارد بهتر است به پلیس اطلاع داده شود تا آن‌ها به دنبال رونا بگردند، اما همگی او را به دلیل غیرقانونی بودن حضورشان از این تصمیم منصرف می‌کنند.

در همین اثنا سعید شرط اقامت حامد را تغییر مذهبش به مسیحیت عنوان می‌کند و حامد که مسلمان معتقدی است، مقابل این خواسته مقاومت می‌کند. در شبی که پس از مهیا شدن شرایط سفر، سهراب او را راهی می‌کند، از ماشین پیاده می‌شود و گم‌ شدن رونا را به پلیس گزارش می‌دهد.

پس از جست‌وجو از سوی پلیس آن‌ها جنازه رونا را در کانال آب زیر یک پل پیدا می‌کنند و با تحقیقات انجام‌شده مشخص می‌شود رونا در شب عروسی اجباری از خانه گریخته و برادرانش به این دلیل او را به قتل ‌رسانده‌اند. حامد در کوله‌پشتی رونا کتاب انجیل را می‌یابد که نشان از انتخاب روش رونا برای مهاجرت دارد.

مرجع مقاله