فیلمنامهنویس: کمپ پاورز، بر اساس کتابی از کمپ پاورز، کارگردان: رجینا کینگ، مدیر فیلمبرداری: تامی ریکر، تدوین: طاریق آنوار، موسیقی: ترنس بلانچارد، تهیهکننده: جس وو کالدر، بازیگران: کینگزلی بن- آدیر، الی جورج، آلدیس هادج، لسلی اودم جونیور، ژانر: درام، محصول 2020 آمریکا، 114 دقیقه، بودجه: 16.9 میلیون دلار، پخش از آمازون استودیوز
خلاصه داستان: در 1963 کاسیوس کلی در حال باخت مسابقه بوکس به هنری کوپر در استادیوم ومبلی لندن است. در کلوب کوپاکابانا در نیویورک سیتی سم کوک، خواننده، در حال اجرا برای تماشاچیان سفیدپوست بیروح و بیاحساس است و از این اجرا در عذاب است. جیم براون، بازیکن لیگ حرفهای فوتبال، به جورجیا برگشته و به دیدن دوست خانوادگیشان، آقای کارلتون، میرود و کارلتون و همسرش به گرمی از او استقبال و تعریف و تمجید میکنند. اما وقتی که جیم به آنها پیشنهاد میکند در جابهجایی اسباب و اثاثیه به آنها کمک کند، کارلتون به او یادآوری میکند که میدانی که ما سیاهها را به خانه راه نمیدهیم. در جایی دیگر، مالکوم ایکس به خانه بازگشته است و همسرش، بتی، را در جریان تصمیمش مبنی بر خروج از جامعه اسلامی میگذارد.
در 25 فوریه 1964 هر چهار مرد در میامی هستند، چراکه کلی در برابر سونی لیستون مسابقه دارد. ایکس قبل از مسابقه با کلی در هتل دیدار میکند و هر دو با هم به نماز میایستند. آن شب جیم براون در کنار رینگ مسابقه است و کوک و ایکس نیز در میان تماشاچیان نشستهاند. کلی از لیستون میبرد و قهرمان سنگینوزن جهان میشود.
بعد از مسابقه ایکس همه را به اتاق هتلش دعوت میکند. آنها انتظار یک مهمانی را دارند، اما ایکس میگوید که فقط آن سه مرد دعوت هستند. ایکس میخواهد درباره تأثیر فعالیتهای آنها بر جامعه سیاهان حرف بزنند، اما تنش میان او و کلی بالا میگیرد. ایکس معتقد است کوک با اجرا برای سفیدپوستان جامعه سیاهان را به آنها فروخته است و کوک نمیخواهد به خاطر موفقیتی که به دست آورده، احساس گناه کند. کلی به آنها میگوید قصد دارد گرویدنش به اسلام را اعلام عمومی کند و همین امر تنش را بالا میبرد. در این میان براون نیز میگوید قصد دارد بازیگر فیلم شود.
درگیری لفظی کوک و ایکس به ناگهان بالا میگیرد و ایکس کارهایی را که او بعد از به موفقیت رسیدن ساخته، مسخره میکند. کوک اصرار دارد موفقیت و خلاقیت او الهامبخش جامعه سیاهان است و از نظر او ترانههای اعتراضی دوام چندانی ندارند. ایکس برای او از موفقیت باب دیلن در ترانه دمیدن در باد مثال میزند.
درحالیکه همچنان بحث میکنند، روشن میشود مخالفت ایکس با کوک نشئتگرفته از فعالیتهای خیابانی او در طول زندگیاش است، بهخصوص آزارهایی که از جانب افبیآی کشیده و ترس درباره نظرات مخالفی که با الایجا محمد داشته است. ایکس وقتی که میفهمد کلی درباره گرایشش نظر دیگری دارد، به هم میریزد. او به کلی میگوید قصد دارد سازمان خودش را تشکیل دهد و از او میخواهد به او ملحق شود. کلی قبول نمیکند و این حس را دارد که از طرف مرشدش به او خیانت شده است و به این فکر میافتد که شاید این تغییر گرایش ایکس راهی برای جلب توجهها به برنامه جدیدش بوده باشد. با ضربهای که به در زده میشود، به آنها اطلاع داده میشود که خبرنگارها منتظر آنها هستند. درحالیکه کلی برای صحبت مقابل رسانهها آماده میشود، از ایکس میخواهد او را همراهی کند. وقتی آنها میروند، کوک به براون میگوید او نیز نظر مشابهی درباره ترانه دمیدن در باد دارد و ترانهای مشابه به آن نیز نوشته، اما هنوز آن را اجرا نکرده است.
بعد از آن شب کلی رسماً نامش را به محمدعلی تغییر میدهد، درحالیکه ایکس درگیر تنشهایی شده است که بعد از جدایی از جامعه اسلامی گریبانگیرش شده است، حتی داخل خانهاش بمبگذاری میشود، اما او به کارش ادامه میدهد. کوک برای اولین بار ترانه تغییر در راه است را در برنامه شو شبانه اجرا میکند. براون از ورزش کنار میکشد تا وارد صنعت فیلم شود. ایکس در 21 فوریه 1965 ترور میشود.