فیلمنامهنویس: اد سالمون، کارگردان: استیون سودربرگ، مدیر فیلمبرداری: پیتر اندروز، تدوین: ماری آن برنارد، موسیقی: دیوید هولمز، بازیگران: دن چیدل، بنیچی دل تورو، دیوید هاربور، جان هام، تهیهکننده: کیسی سیلور، ژانر: درام/ جنایی/ معمایی، محصول 2021 آمریکا، 115 دقیقه، بودجه: 60.4 میلیون دلار، پخش از اپ بی او مکس
خلاصه داستان: 1954، دیترویت ایالت میشیگان، گنگستر کرت گوینز که تازه از زندان آزاد شده است، برای خروج از شهر و محقق کردن رویایی که در سر دارد، احتیاج به پول دارد. داگ جونز با وعده پنجهزار دلار او و دو گنگستر دیگر، رونالد روسو و چارلی، را استخدام میکند. طبق برنامه آنها به خانه مت ورتز، حسابدار، میروند و خانواده او را گروگان میگیرند. سپس چارلی به همراه مت ورنز به اداره او میروند تا اسنادی را از دفتر رئیس شرکت بدزدند. اما اسناد آنجا نیستند و مت برگههای بیارزشی را به چارلی میدهد تا تحویل رئیسش دهد. با رسیدن به خانه، چارلی میگوید که دستور تغییر کرده است و باید این خانواده را بکشند، اما گوینز با شلیکی چارلی را میکشد.
گوینز از مت میخواهد به پلیس اعلام کند که در دفاع از خود در برابر چارلی، که برای دزدی به آنجا آمده بود، او را کشته است. کمی بعد گوینز و رونالد به همراه مت به خانه رئیس او میروند و اسناد را به دست میآورند. گوینز و رونالد که متوجه ارزش بالای اسناد برای رقبای خودروسازی شدهاند، تصمیم میگیرند پول بیشتری به جیب بزنند. آنها ابتدا سراغ رئیس فرانک کاپلی میروند و او نیز با رئیس آلدریک واتکینز برای آنها قراری ترتیب میدهد. واتکینز با گوینز خردهحسابهایی هم دارد.
روز قرار در رستوران، گوینز متوجه میشود ارزش این اسناد بیشتر از آن چیزی است که به آنها پیشنهاد شده است. جونز به میز آنها ملحق میشود و اسلحهای را به سمت آنها نشانه میرود، اما درگیری میشود و در این میان داگ کشته میشود. فرانک فرار میکند، اما گیر گوینز و رونالد میافتد و نام واسطه بالاتر را به آنها میدهد. گوینز با واسطه تماس میگیرد. او نایسمت، مدیر استودبیکر است. نایسمیت به آنها مبلغ 125 هزار دلار پیشنهاد میکند، در این میان فرانک فرار میکند و وقتی به خانه میرسد، همسرش ونسا به او شلیک میکند و با پولهای نقد او خانه را ترک میکند.
گوینز و رونالد دوباره به خانه رئیس مت برمیگردند و از او میخواهند با کسی که قرار بود اسناد را به او بفروشد، تماس بگیرد. آقای بیگ پیشنهاد 375 هزار دلار میدهد. معلوم میشود که اسناد مربوط به مبدل کاتالیزور ماشین است و آقای بیگ به دنبال این است که این اطلاعات را از عموم پنهان کند و مانع از فشار دولت مبنی بر کاهش آلایندگی اتومبیلها شود. گوینز و رونالد به هتل میروند و بعد از گرفتن پولها، اسناد را تحویل میدهند. آقای بیگ میگوید که این پول برای او اهمیتی ندارد و بیشتر از آن را درمیآورد. بعد از رفتن آقای بیگ، واتکینز و افرادش از راه میرسند که کمی پیش 125 هزار دلار را از نایسمیت گرفتهاند. ابتدا به نظر میرسد گوینز با واتکینز دستش در یک کاسه است و به رونالد خیانت کرده است. اما آنها اسلحه گوینز را میگیرند و او را با خود میبرند. رونالد از فرصت استفاده میکند و همه پولها را برمیدارد. او در هتل به اتاق ونسا میرود و همراه او به جاده میزند. رونالد که احساس میکند کسی در تعقیب ماشین آنهاست، از ونسا میخواهد به فرعی بپیچد. با رفع شدن خطرف ونسا به رونالد شلیک میکند و او را از ماشین بیرون میاندازد. ونسا در جاده است که پلیس او را متوقف میکند و از او میخواهد پیاده شود. مأمور پلیس چمدان حاوی پول را از ماشین ونسا برمیدارد و میرود.
از آن طرف در بیرون هتل کارآگاه فاینی و افرادش بیرون از هتل سد راه واتکینز و افرادش میشوند، اما با رشوه 50 هزار دلاری، او به آنها اجازه میدهد که بروند. مردان واتکینز گوینز را در صندوق عقب میاندازند و میروند. بعد از توقف، واتکینز پنجهزار دلار به گوینز میدهد و اجازه میدهد تا به کانزاس سیتی برود. کارآگاه فاینی چمدان پول را به آقای بیگ برمیگرداند.