فیلمنامهنویس و کارگردان: کاوه صباغزاده
مدیر فیلمبرداری: شهرام نجاریان
تدوین: پگاه احمدی
طراح لباس: آرام موسوی
طراح چهرهپردازی: محسن دارسنج
طراح صحنه: محمدرضا میرزا محمدی
موسیقی: پیام آزادی
تهیهکننده: مهدی صباغزاده
راوی: سارا بهرامی
بازیگران: الناز حبیبی (طوبا)، حسام محمودی (عماد)، علی انصاریان (پدر طوبا)، مرتضی علی عباس میرزایی(دوست عماد)، سانیا رمضانی (فرزند دختر)، سام ولیپور(فرزند پسر)
سال ساخت: 1398
سال پخش: 1400
خلاصه داستان: رمانتیسم عماد و طوبا روایت عماد (حسام محمودی) و طوبا (الناز حبیبی) است که به صورت اپیزودهایی با موضوع مشخص- که از زبان راوی بیان میشود- داستان زندگی این دو نفر را از شش سالگی تا دوران کهنسالیشان به تصویر درمیآورد. طوبا علاقهمند بازیگری است و عماد در رشته کارگردانی تحصیل کرده و در رشته فیلمسازی موفقیتهایی را کسب میکند. شکل داستان متناسب با کتاب سیر عشق آلن دوباتن با تبیین موضوع مهارت عشق ورزیدن در هر یک از این اپیزودها با رویکردی روانشناختی است. عماد و طوبا طی یک حادثه با هم آشنا، و کمکم به هم علاقهمند میشوند. آنها برای شناخت بیشتر از یکدیگر لحظاتی را با هم سپری میکنند و درنتیجه تصمیم به ازدواج میگیرند. پدر و مادر عماد فوت شدهاند و او به جز تنها دوستش (مرتضی علی عباس میرزایی) کسی را ندارد و طوبا هم مادر خود را از دست داده و پدرش (علی انصاریان) در گوشهای از طبیعت شمال کشور به زندگی سرخوشانه و البته حکیمانهاش مشغول است و در مواقعی که عماد و طوبا نیاز به سفر دارند، منزل پدر مأمن مناسبی برای لحظات شادیبخش آنها است. عماد و طوبا صاحب دو فرزند میشوند و تمام لحظات شادیبخش آنها با حضور بچهها دوچندان میشود. ارغوان (سانیا رمضانی) دختر بزرگتر است که در کارهای منزل کمک مادر میکند و برادر کوچکترش بسیار کنجکاو است و گاهی حوصله خانواده را سر میبرد. اما مشکل از زمانی آغاز میشود که عماد در جشنواره فجر سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را کسب میکند و کمکم به یکی از چهرههای شناختهشده در کشور بدل میشود. و درحالیکه رویاهای آنها یکی پس از دیگری در حال محقق شدن است، طوبا احساس تنهایی میکند و تمام بار مسئولیت فرزندان را بر دوش خسته خود میبیند. از اینرو از عماد میخواهد که او هم در این زمینه سهیم باشد. گفتوگوی عماد و طوبا فراتر از یک گفتوگوی ساده میشود و کار به کشمکشهای زن و شوهری میانجامد. در گفتوگوی مجادلهآمیزشان عماد به پدر طوبا بیاحترامی میکند و این رویداد باعث قهر آنها میشود. زوجی که در همان دوران نوجوانی، هدف خود را شناخته و در حوزه کار حرفهای، معیشت و اقتصاد روزانه زندگی دست بر دست هم نهاده بودند، حال خواستههای خود را برآورده میبینند، اما با چالشی جدی در زندگی مواجه شدند. عماد و طوبا بعد از مدتی در خلوتی که بدون حضور بچهها به هم میرسانند، تصمیم میگیرند سوءتفاهمهای بهوجودآمده را کنار گذاشته و مثل گذشته به ساختن رویاهای خود مشغول شوند. عماد به خاطر توهینی که به پدر طوبا کرده، شرمسار است و از او عذرخواهی میکند و مسئولیت نگهداری از کودکان را به عهده میگیرد تا طوبا بتواند در تئاتر به بازیگری مشغول باشد. زندگی آنها در سایه آرامش ادامه پیدا میکند، بچهها بزرگ میشوند و به همین سبب آنها پیر شده و رمانتیسم عماد و طوبا به پایان میرسد.