فیلمنامهنویس و کارگردان: پاتسی پانسیرولی، تهیهکننده: شانون هاچینس، تدوین: جیمی کرکپاتریک، مدیر فیلمبرداری: جان ماتیسیاک، موسیقی: جوردن لنینگ، بازیگران: تیم بلیک نلسون، اسکات هیز، گاوین لیوایز، تریس ادکینز، ژانر: وسترن/ تریلر، محصول 2021 آمریکا، 99 دقیقه، درآمد فروش: 42.068دلار، پخش از شات استودیو
خلاصه داستان: هنری و پسرش وایت در مزرعه خودشان زندگی میکنند. یک روز هنری و وایت مشغول کار هستند که مادیان سفید بیسواری که زینش خونی است، به مزرعه نزدیک میشود. هنری از وایت میخواهد از مزرعه خارج نشود و خودش به دنبال سوار میرود. هنری در نزدیکی مزرعه مرد زخمی و بیهوشی را با کیف پر از پول و یک تپانچه پیدا میکند. بیلی سوار را به مزرعه میآورد و به او رسیدگی میکند. هنری دور از چشم وایت کیف و اسلحه را در دیوار پنهان میکند، اما ویلی که پشت تخت پنهان شده است، جای مخفی پدرش را پیدا میکند. هنری از مزرعه بیرون میرود و از وایت میخواهد مراقب مرد باشد و اگر به هوش آمد، دست و پایش را ببندد. با رفتن هنری، وایت سراغ وسایل پدرش میرود و کیف را پیدا میکند، تپانچه را برمیدارد و بیرون میرود و با آن چند تیر شلیک میکند. از آن طرف، سه سوار که به نظر میرسد کلانتر و معاونهایش هستند، رد سوار را تا نزدیکی مزرعه میزنند.
وایت به خانه برمیگردد و با شنیدن صدا متوجه میشود که سوار در حال به هوش آمدن است و بلافاصله اسلحه را پنهان میکند و تا سراغ سوار زخمی میرود، او به ویلی حمله میکند. در این زمان هنری از راه میرسد و مرد زخمی را کتک میزند و دستهایش را میبندد. در این زمان کلانتر و معاونهایش به مزرعه میآیند و از هنری سراغ سوار زخمی را میگیرند و میگویند که او یک دزد است که چند باری خودش را کلانتر هم جا زده است. اما هنری میگوید که آن مرد را ندیده است و اگر او را ببیند، حتماً به کلانتر شهر خبر میدهد.
سوار خودش را کاری و کلانتر معرفی میکند و اینکه آن سه نفر اشراری هستند که قصد کشتن او و گرفتن پولها را دارند. هنری شروع به پرسیدن سؤالهایی از کاری میکند و با سین جیم کردن او مطمئن میشود که راست میگوید. کلانتر یکی از افرادش را برای زیر نظر گرفتن خانه هنری میفرستد و خودش و معاون به شهر میروند تا چند مزدور را اجیر کنند. معاون کلانتر با دیدن کاری در خانه هنری تیراندازی میکند، اما هنری سراغ او میرود و با شاتگان قدیمیاش او را میکشد و جنازهاش را جلوی خوکها میاندازد.
کاری از هنری میخواهد که همراه پسرش آنجا را ترک کنند. وایت راضی نیست و میخواهد بجنگد، اما هنری از او میخواهد که وسایلش را جمع کند. آنها آماده رفتن هستند که کلانتر و چندین سوار از راه میرسند. هنری چارهای جز درگیری ندارد. از طرفی، کاری توانایی مبارزه ندارد. هنری بهتنهایی سراغ آنها میرود و همه را یکی یکی میکشد. کاری متوجه میشود که هنری درواقع همان بیلی د کید معروف است که همه گمان میکردند که او در 21 سالگی کشته شده است. هنری برای کمک به کاری به خانه میآید، اما کاری به او شلیک میکند و میگوید که او یک زمانی کلانتر بوده و حال یک تبهکار است که وانمود به کلانتر بودن کرده است و چارهای جز کشتن هنری ندارد. ویلی نیز با شاتگان به کاری شلیک میکند و او را میکشد. ویلی که حال تنها شده است، راهی میشود تا دنیا را ببیند.