مرد بازنده

  • نویسنده : امید پور محسن
  • مترجم :
  • تعداد بازدید: 547

فیلمنامه‌نویسان: ابراهیم امینی، حسین حسنی، محمدحسین مهدویان

کارگردان‌: محمدحسین مهدویان

مدیر فیلم‌برداری: هادی بهروز

تدوین: سجاد پهلوان‌زاده

طراح صحنه: بابک کریمی

طراح لباس: آرام موسیوی

موسیقی: حبیب خزایی‌فر

عکاس: سمیه جعفری

تهیه‌کنندگان: امیر بنان، کامران حجازی

بازیگران: جواد عزتی، رعنا آزادی‌ور، بابک کریمی، آناهیتا درگاهی، مهدی زمین‌پرداز، مجید نوروزی، امیرحسین هاشمی، سجاد بابایی، شبنم قربانی، ونوس کانلی، منوچهر علیپور

سال ساخت: 1400

سال پخش: 1400

 

خلاصه داستان: کارآگاه احمد خسروی (جواد عزتی) که دچار مشکلات خانوادگی و اختلافات فکری- عاطفی با پسرش سینا (سجاد بابایی) است، هم‌زمان درگیر یک ماجرای معمایی مربوط به قتل فرد سرشناسی به نام شهاب سرحدی در جاده شمال کشور می‌شود.

رئوفی (امیرحسین هاشمی) دستیار احمد در پرونده، گزارشی از مشخصات مقتول برای کارآگاه ارسال می‌کند و خودش نیز طبق مشاهداتی که از محل قتل به دست می‌آورد، معما را دنبال می‌کند، ضمن آن‌که از طریق فضای مجازی نسبت به فردی به نام بهار (آناهیتا درگاهی) کنجکاو می‌شود که گویا ارتباط نزدیکی با مقتول داشته است. در مراسم ختم، احمد با دوست نزدیک و بیمار شهاب به نام اردلان (مجید نوروزی) دیدار می‌کند و اطلاعات سمیه- همسر مقتول (رعنا آزادی‌ور)- را نیز به دست می‌آورد. علاوه بر آن، از مشاهده حاضران مراسم و اعتراضات دایی عزیز (منوچهر علیپور) متوجه می‌شود افراد دیگری در این پرونده در حال پی‌گیری هستند. وقتی برای ادامه بازجویی‌ها به شرکت مقتول مراجعه می‌کند، متوجه صحبت مخفیانه اردلان با شخصی به نام حسام (مهدی‌ زمین‌پرداز) می‌شود که ظاهراً شرکت هولدینگ زیر نظر این سه نفر اداره می‌شده است.

روز بعد در مراسم خاک‌سپاری، اردلان را می‌بیند که در مقابل حاضران، بر سر بهار فریاد می‌کشد، چراکه او را مقصر قتل دوستش می‌داند. بهار در گفت‌وگو با احمد اعلام می‌کند طی یک سال گذشته همسر صیغه‌ای شهاب بوده است و برای جلوگیری از خراب ‌شدن زندگی شهاب، پیشنهاد جدا شدن از یکدیگر را با او مطرح می‌کند که درنهایت مورد موافقتش قرار می‌گیرد.

کارآگاه در تحقیقاتش از سمیه و با نظر به مشاهدات ابتدایی‌اش به قاتل ‌نبودن او پی می‌برد. علاوه بر آن، متوجه می‌شود که حسام فرزند یکی از وزراست و اردلان نیز به این بهانه به بهار مظنون شده است که پیش‌تر با وکیلِ به‌قتل‌رسیده‌ شرکت- به نام کاظمیان- ارتباطاتی داشته است. مجموعه این اتفاقات است که رسول (بابک کریمی) را بر آن می‌دارد تا به عنوان رفیق امنیتی احمد به او اخطار دهد سرش به کار خودش باشد.

احمد در مسیر تحقیقات خود و در جواب این پرسش که آیا شهاب معشوقه‌های دیگری جز بهار داشته، از زبان دایی می‌شنود که مرضیه- که حالا در دفتر شهاب کار می‌کند- عشق دوران نوجوانی شهاب بوده و البته سال‌هاست ازدواج کرده است. 

در این میان رئوفی که بهار و اردلان را زیرنظر گرفته است، متوجه قرار ملاقات این دو نفر با فرد سومی می‌شود که هویت او نامعلوم می‌ماند. به همین دلیل احمد با دستگیری و تحت فشار قرار دادن آن دو سعی می‌کند به اطلاعات نفر سوم دست بیابد. ولی اردلان به دستور مستقیم مافوق احمد آزاد می‌شود و پرونده نیز به رئوفی سپرده می‌شود. حتی پی‌گیری با رسول نیز به نتایج خوبی منجر نمی‌شود و رسول، کنار گذاشته شدن احمد از پرونده را به نفعش می‌داند. اما زمانی که تهدیدهای ناشناس به درون منزل احمد کشیده شده و پسرش نیز بی‌دلیل بازداشت می‌شود، عزم خود را جزم می‌کند تا ماجرا را حل کند. به همین منظور با آگاهی از بیماری روماتیسم عضلانی اردلان او را در محلی پنهانی حبس می‌کند و با تهدید و ارعاب، اعترافاتش را در خصوص قتل کاظمیان در لباس مبدل می‌گیرد. سپس وقتی تمام شواهد علیه مرضیه (شبنم قربانی) است و مشخصاً قاتل شهاب کسی جز او نیست، ضمن اعلام نظر در خصوص این موضوع با توجه به جزئیات داستان و شنیدن دلایل او، تلاش می‌کند مانع از آن شود که همه چیز بر سر مرضیه خراب شود. بنابراین مقدمات مهاجرت او با هدایت پسرش را فراهم می‌کند.

مرجع مقاله