فرناندو لئون دِ آرانوآ، کارگردان اسپانیایی، بعد از دو همکاری با خاویر باردم در فیلمهای دوشنبهها در آفتاب (2002) و دوست داشتن پابلو (2017) برای سومین بار و در فیلم رئیس خوب این بازیگر مشهور بینالمللی را در یک کمدی بهشدت گزنده کارگردانی کرده است. باردم در این اثر تازه نقش یک کارخانهدار دقیق و موشکاف را بازی میکند که در عین دستوپنجه نرم کردن با مشکلات، درصدد پیشرفت و دستیابی به چشماندازهای بهتر و روشنتر، هم در کمپانی تحت ریاست خود و هم محیط و اطرافیان بهشدت صمیمیاش برمیآید. این فیلم به عنوان نماینده اسپانیا برای رقابت در بخش بهترین فیلم بینالمللی اسکار 2022 معرفی شده بود.
آیا رئیس خوب سینمای سیاسی است؟
من تمایل دارم باور کنم که تقریباً کل سینما سیاسی است. فیلمها درباره نحوه ارتباطات ما، درباره انتخابهای اجتماعی و روابط صمیمی ما و درباره اینکه به چه ترتیبی بازتابی از پسزمینههای متنوع و شیوه تربیت و آموزش ما هستند، صحبت میکنند. اما بهرغم این موضوع، رئیس خوب یک فیلم سیاسی نیست. من هوادار سینمای سیاسی، ستیزهجو، مذهبی یا مانوی نیستم. زندگی ترکیبی از خاکستریها، تفاوتها و فردیتهاست. به همین علت از برچسب «سینمای سیاسی» میگذرم و عبور میکنم. نکته درست و صحیح این است که بخش اعظم سینمای امروز به نسلهای بعدی میگوید ما چگونه بودیم و چه کردیم.
آیا در ابتدای فیلم کاراکتر خاویر باردم فردی با نیات خیرخواهانه است که در سطح سیاسی اهداف خالصانهای را دنبال میکند، اما بعداً سررشته کارها را از دست میدهد؟ منظورم این است که در اوایل کار همه چیز بهخوبی سر جای خودش قرار دارد، اما بعداً در تصویر بیعیبونقصی که این تاجر حمایتگر در ذهن خود ساخته است، بهتدریج تَرَکهایی ایجاد میشود و از اینجا به بعد دیگر هیچ امیدی به موفقیت وجود ندارد؟
تقریباً تمام کاراکترهای رئیس خوب، چه رؤسا یا کارگران، به فکر منافع خودشان هستند و خولیو بلانکو، کاراکتر خاویر باردم، نیز از این قاعده مستثنا نیست. او یک مرد بااستعداد است، یک آدم سرکش، اما این مانع نمیشود که ما در انتهای فیلم با او همدلی نکنیم و او را دوست نداشته باشیم، حتی اگر اعمالش را تأیید نکنیم. شما به عنوان یک تماشاگر و مخاطب همان مسیر بلانکو را طی میکنید و به طور مستقیم تصمیمات او را تجربه و با آنها زندگی میکنید. او کسی است که بسیار به تماشاگر نزدیک است. این رئیس فاصله چندانی با ما ندارد. وقتی ما قدرت در اختیار داریم، چگونه از آن استفاده میکنیم؟ این فیلمی درباره آدمهای خوب و بد نیست.
در روند ساخت رئیس خوب آیا به نقطهای رسیدید که برای اطمینان از اینکه بازتاب مفهوم یا عمق فیلم پشت خنده پنهان نشود، مجبور به بازنگری یا تعدیل عنصر کمدی آن شوید؟
در فرایند نگارش فیلمنامه، طنز به طور طبیعی از همان ابتدا در آن جریان داشت. این طنز حاصل شخصیتهاست و من این لحن را در ذهنم داشتم. باید اشاره کنم که در فیلمهای قبلیام بیش از این فیلم مجبور به محدود کردن خودم بودم. طنز عنصر دراماتیک را در داستان متعادل میکند.
بعد از سه فیلم مشترک با خاویر باردم، کار با او چگونه است و او چگونه کار میکند؟ آیا روشهای امتحانشدهای دارید که از آنها استفاده میکنید؟
ما کاراکتر را به همان شکلی که در فیلمنامه ظاهر میشود، بررسی میکنیم. آنها را در موقعیتهای مختلف کاوش و تصور میکنیم. زمانی که دوشنبهها در آفتاب را میساختیم، هنوز همدیگر را نمیشناختیم و خاویر با چندین نوار کاست 120 دقیقهای به خانه من میآمد. ما صحبت میکردیم و او بیوقفه ضبط میکرد و همه این سؤالها را از من میپرسید. بعد از سه فیلم که با هم کار کردیم، حالا همدیگر را بهخوبی میشناسیم و عمیقاً به هم اعتماد داریم. خاویر باردم همواره در تلاش است تا از مرزهای محدود عبور کند. او آدمی نیست که به حاشیه امن قانع باشد. از ریسک کردن لذت میبرد.
من عاشق شخصیت کارآموز هستم که نقشش را آلمودنا آمور بازی میکند؛ چگونگی تحولش، تفاوتهای ظریفش و اینکه چطور با خط داستانی پیش میرود. با توجه به این دلیل ساده که او یک زن است، آیا نمیترسید از اینکه بعضی از مخاطبان دیدگاهتان را جنسیتی و کلیشهای تعبیر و تفسیر کنند؟
مطمئناً چنین ریسکی وجود دارد و امکان دارد از منظری که شما اشاره کردید، کسی آن را به غلط تعبیر کند. اما البته من هرگز چنین هدفی را دنبال نمیکردم. لیلیانای کارآموز شبیه بلانکو است و مثل او در یک خانواده بسیار ثروتمند متولد شده است. بلانکو یک برنامه کاری مشخص دارد و لیلیانا نیز همینطور. یکی از لایههای شخصیتی مورد علاقه من در آلمودنا آمور رمز و رازی است که از طریق چشمهایش منتقل میکند که کاملاً مشوشکننده است.
حالا که راجع به شخصیتهای زن حرف میزنیم، باید اشاره کنم که من مجذوب نقشی شدم که همسر بلانکو بازی میکند و سونیا آلمارچا بهخوبی از عهده ایفای آن برآمده است. درواقع و متأسفانه نقش او رایجترین نقش در جامعه است؛ آدمی با رفتاری عجیب و غریب که به نظر میرسد در دنیای دیگری سِیر میکند و رابطهاش با واقعیات اطراف قطع شده است.
خب من فکر میکنم که او خیلی بیشتر از چیزهایی که بروز میدهد، میداند، اما بلانکو علاقهای ندارد که به این موضوع پی ببرد. من علاقه زیادی به سونیا آلمارچا دارم، چون نقش یک کاراکتر زن قوی را به شکل درخشانی بازی میکند.
آیا شما کاراکترها را قضاوت میکنید، یا صرفاً آنها را به نمایش میگذارید و به سینماروها اجازه میدهید خودشان نتیجهگیری کنند؟
این وظیفه من نیست که آنها را قضاوت کنم. خود فیلمبینها و سینماروها باید کاراکترها را درک کنند، حتی بدترینشان را. همه ما برای اعمال و رفتارمان دلایل و توضیحاتی داریم.
از اولین فیلمتان خانواده (1996) تا رئیس خوب آیا یک تم و مضمون غالب و مسلط در آثارتان وجود دارد؟ منظورم به طور مشخص خانواده است.
بله، در رئیس خوب ما خیلی زیاد درباره خانواده صحبت میکنیم. درست مثل هنر، وقتی موضوع سینما به میان میآید، من بیشتر مجذوب پرترهها هستم تا مناظر. بزرگترین شور و اشتیاق من نگاه کردن به درون کاراکترها و ترسیم یک طرح و نقاشی خوب و مناسب از آنهاست.
فکر میکنید چقدر شانس رفتن به مرحله بعدی اسکار را دارید، یا شاید حتی به این موضوع فکر هم نمیکنید؟ شما قبلاً و با فیلم دوشنبهها در آفتاب به این مرحله راه پیدا کرده بودید.
نمیدانم. اما در حال حاضر من بیشتر روی این نکته متمرکز هستم که رئیس خوب در گیشه خوب بفروشد. اعتقاد زیادی به فیلم، قصهای که روایت میکند و شیوه روایی آن دارم. از کار بازیگران نیز شگفتزده و خوشحال هستم. علاوه بر همه اینها، خاویر نام شناختهشدهای در سینمای آمریکاست و آنها دوستش دارند. این موضوع بدون شک میتواند بر رقابت برای دریافت اسکار تأثیر بگذارد.
منبع: Insidemedi