فیلمنامهنویس و کارگردان: ابراهیم شیبانی
مدیر فیلمبرداری: حسین جعفریان
تدوین: احسان شیبانی
طراح صحنه: ابراهیم شیبانی، بهزاد آدینهزاده
طراح لباس: آلما گشتاسب
موسیقی: علیرضا شیبانی
عکاس: فاطمه تقوی
تهیهکننده: حسن کلامی
بازیگران: بهار قاسمی، شهاب حسینی، حسام منظور، زری خوشکام، ترنم کرمانیان
سال ساخت: 1399
سال پخش: 1401
خلاصه داستان: ناهید (بهار قاسمی) زنی میانسال که به کار تعلیم رانندگی مشغول است، دو دختر دارد. دختر بزرگترش، حنانه (ترنم کرمانیان)، در مسابقات تکواندو شرکت میکند و در آرزوی ملیپوش شدن است و دختر کوچکترش، مهتا، شدیداً بیمار است. صبح روز مسابقه در مسیر حرکتی پرترافیک به سمت باشگاه تکواندو با ماشین فردی تصادف ناچیزی میکند، اما با التماس موفق میشود رضایت بگیرد و به سمت باشگاه بروند. پس از اینکه دخترش موفق میشود مدال طلای مسابقات را به دست بیاورد، به او میگوید قولی را که برای گرفتن جشن تولد به او داده بود، بهزودی عملی خواهد کرد. دخترش و دوستش نورا به خانه آنها میروند تا در مهمانی خانه آنها حضور داشته باشد، اما با توجه به گم شدن مادربزرگ نورا، حنانه مجبور میشود زودتر به خانه برگردد. زمان صرف شام در خانه، پدرش محمود (حسام منظور) -که از مادرش جدا شده است- به نیت دیدن فرزندان به خانه میآید، اما طی درگیری لفظی، ناهید او را از خانه بیرون میکند.
ناهید صبح روز بعد در مؤسسهای حاضر میشود تا مقدمات دریافت وام را مهیا کند و مسئول مربوط مدارک مورد نیاز را اعلام میکند. شبهنگام در بیرون خانه و درون ماشین نشسته است تا فرد ناشناسی از مقابل خانهشان برود و سپس وارد خانه شود. در همین زمان محمود سوار ماشینش میشود و دلیل ایستادن آن فرد را جویا میشود. محمود پس از مکالمه با آن فرد متوجه میشود چکی که ناهید در ازای دریافت پول از مادرش (زری خوشکام) داده است، در دست آن مرد است. محمود به همین دلیل، ناهید را مورد مؤاخذه قرار میدهد و ناهید در جواب به هزینههای سرسامآور بیماری مهتا اشاره میکند. همین موضوع سبب میشود صبح روز بعد به نشانه اعتراض به سراغ مادرش برود و متوجه میشود چک نزد فرد دیگری است، پس با حضور در دفتر فرد مذکور و شنیدن پیشنهادات غیراخلاقیاش با گرفتن چک میگریزد.
در شب جشن تولد حنانه و هنگام خوشگذرانی ناهید و دخترانش، مأموران به کمک ادعاهای شاهدی از انجام عملی مشابه قتلهای اخیر، به سرپرستی بازپرس (شهاب حسینی) به خانه او وارد میشوند و او را به ظن قتل صاحبخانهاش در دو سال گذشته دستگیر میکنند و منتظرند تا به قتلهای سریالی اخیر نیز اعتراف کند. اما ناهید با انکار این موضوع تمام ادعاها را رد میکند و شب در بازداشتگاه میماند. محمود که متوجه موضوع و تنهایی فرزندانش میشود، با حضور در کلانتری به قتل صاحبخانه اعتراف میکند. زمانی که ناهید از این موضوع مطلع میشود، از نیت همسر سابقش به مأموران میگوید و میخواهد او را آزاد کنند، پس دلیل قتل مذکور را اقدام تدافعی برای جلوگیری از تعرض صاحبخانه عنوان میکند. وقتی قتلی مشابه قتلهای سریالی اخیر در زمان بازداشت ناهید اتفاق میافتد، بازپرس پرونده خبر را رسانهای میکند تا به شکلی از اقدام قاتل جدید جلوگیری کند. این اتفاق موجب میشود نورا آگهی مذکور را در روزنامه ببیند و با اعتراض به حنانه، قتل مادربزرگش را نیز به گردن او بیندازد. حنانه سریعاً به ملاقات مادرش میرود و او را مورد شماتت قرار میدهد. ناهید هم سرانجام به بهانه مهیا کردن شرایط رفاه فرزندانش مجبور به اعتراف میشود.