فیلمنامهنویسان: امیررضا نوریپرتو، صادق خوشحال
کارگردان: مجید صالحی
مدیر فیلمبرداری: روزبه رایگا
تدوین: کاوه ایمانی
صدابردار: مسیح سراج
طراح گریم: نوید فرحمرزی
طراح صحنه: حسن روحپروری
تهیهکننده: سیدمحمد قاضی
بازیگران: هادی حجازیفر، مهتاب کرامتی، حسن پورشیرازی، احسان بذلی
سال ساخت: ۱۳۹۸
سال پخش: ۱۴۰۱
خلاصه داستان
مدتی است که هیچکس از نسیم، خواهر علا، خبر ندارد. غیب شدن نسیم به دلیل انتشار فیلمی خصوصی از اوست. علا که از این بابت حال خوشی ندارد، به محض اتمام خدمتش، به سراغ عمویش جاوید میرود که سرپرست یک گاراژ است و خبر میدهد علیرغم قرار قبلی تمایلی برای کار کردن در آنجا ندارد. عمو که پدر رویا، نامزد علا، نیز هست، او را به سراغ مهام، صاحب گاراژ میفرستد تا وی را بر سر کاری بهتر بگمارد، اما در دفتر مهام، علا بر سر وساطت و جلوگیری از ضربوشتم همسرش، فروغ، با مهام درگیر میشود. فروغ که او را جوانی با جنم میبیند، پیشنهاد میکند کارمند وی در شرکت طراحی دکوراسیونش شود. خیلی زود بین این دو رابطه عاطفی شکل میگیرد و این از چشم جاوید پنهان نمیماند و به علا هشدار میدهد که پا روی دم آدم خطرناکی چون مهام گذاشتن دیوانگی است. علا که دلباخته فروغ شده، نامزدیاش را با رویا تمامشده اعلام میکند. وقتی برای گرفتن سند خودرو فروغ نزد مهام میرود، با پیشنهاد بهتر وی مواجه میشود، اما پذیرا نیست. مهام وی را تهدید میکند که دور همسر سابقش فروغ را خط بکشد. فروغ دو مشکل بزرگ در زندگی دارد؛ اول ورشکستگیاش که زیر سر مهام است و دوم فرزندش اشکان، که آن هم حضانتش برعهده شوهر سابق است. اما خیلی زود علا پی میبرد که فروغ هم زن صادقی نیست و فاسقی به نام بهمن وزیری دارد. فروغ دلیل این رابطه ناسالم را پاس شدن چکهایش از سوی بهمن عنوان میکند و تنها راه رهاییاش را کشته شدن مهام میداند که در این صورت ثروت وی به اشکان میرسد و علا نیز بینصیب نخواهد ماند. علا زیر بار نمیرود و او را ترک میکند، اما اینبار فروغ با دست پر میآید. او از جای خواهرش نسیم باخبر است. ماجرای نسیم نیز از این قرار است که او وارد رابطه با مهام شده و زندگی فروغ را از هم پاشیده و آن فیلم را هم خود مهام بعد از اختلافاتشان منتشر کرده است، که البته بعدها میفهمیم منتشرکننده خود فروغ بوده است. علا آدرس را میگیرد و به سراغ خواهرش نسیم میرود. نسیم میگوید فرد ناشناس خیّری برای او خانهای کوچک اجاره کرده و هر ماه کرایهاش را میدهد. علا به خواهرش قول میدهد که او را از این فلاکت نجات خواهد داد. حالا علا با توجه به پیشنهاد چرب فروغ میپذیرد که نقشه وی را عملی کنند. بدین ترتیب که در شب موعود هر دو به خانه مهام میروند تا علا یواشکی خود را به استخر خانه برساند و با توجه به مشکل قلبی مهام سر او را زیر آب کند و در صورتی که کارها خوب پیش برود، مرگ وی نیز بر اثر سکته قلبی تشخیص داده خواهد شد. اما کارها خوب پیش نمیرود و علا تنها میتواند اشکان را از خانه او برباید و تحویل مادرش بدهد. مهام در جستوجوی فرزندش به خانه مخفی نسیم میآید و با ضرب و شتم علا و گروگانگرفتن نسیم از وی میخواهد اشکان را از فروغ بگیرد و به خانه بازگرداند. علا که راهی ندارد، تن به این کار میدهد، اما بار دیگر که در خانه مهام شاهد ضربوشتم فروغ است، باز هم با وی درگیر میشود و اینبار در اثر درگیری هر دو مرد کشته میشوند.