فیلمنامهنویسان: شیون، رابرت اگرز، بر اساس کتابی از ساکسو گراماتیکوس، کارگردان: رابرت اگرز، مدیر فیلمبرداری: جارین بلاشکه، تدوین: لوییس فورد، موسیقی: رابین کارولان، تهیهکننده: مارک هافمن، بازیگران: الکساندر اسکاشگورد، نیکول کیدمن، آنیا تیلور- جوی، کلیس بنک، ژانر: ماجرایی/ حادثهای، محصول 2022 آمریکا، 137 دقیقه، بودجه: 70-90 میلیون دلار، درآمد پخش: 68.7 میلیون دلار، پخش از فوکوس فیچرز، یونیورسال پیکچرز
خلاصه داستان: در سال 895 پس از میلاد، شاه اوروندیل پس از فتوحات به جزیره هافنسی بازمیگردد و با همسرش ملکه گودرون و تنها پسرش شاهزاده املث دیدار میکند. اوروندیل تصمیم دارد شاهزاده املث را به عنوان جانشین خودش معرفی کند و او را به مراسم مذهبی میبرد تا برای عروج نهاییاش آماده شود. صبح روز بعد شاه اوروندیل و املث در راه برگشت از معبد هستند که فیولنیر، برادر شاه، همراه افرادش شاه اوروندیل را میکشد و ادعای پادشاهی میکند و ملکه گودورن را نیز به اسیری میگیرد. املث با قایقی از جزیره فرار میکند. او قسم میخورد که انتقام پدرش را بگیرد، مادرش را آزاد کند و فیولنیر را بکشد.
سالها بعد املث به عنوان سرباز در گروهی از وایکینگهای وحشی خدمت میکند. پس از حمله به یک قبیله، املث در معبد سوتوویت با پیشگویی روبهرو میشود و به او گفته میشود که در مسیر انتقام پدرش با دوشیزهای همراه خواهد شد که مادر پادشاه بعدی است. املث خبردار میشود که فیولنیر به دست هرالد نروژی سرنگون شده و حال در آیسلند در تبعید دامداری میکند. املث خودش را به شکل برده درمیآورد و پنهانی همراه دیگر بردههایی که به املاک فیولنیر فرستاده میشوند، سوار قایق میشود. در قایق او با اولگا آشنا میشود که ادعای جادوگری دارد. املث با رسیدن به مزرعه فیولنیر متوجه میشود که مادرش با عمویش ازدواج کرده است و پسری به نام گونار دارد. املث نیمهشب با دنبال کردن نشانهها به جادوگری میرسد که به او نشانی شمشیر جادویی را در دروازه هل میدهد. املث بعد از مبارزه با مردگان شمشیر را به دست میآورد و آن را در جایی امن پنهان میکند.
املث از طرف مزرعه فیولنیر در یک بازی محلی شرکت میکند، اما بازی به خشونت کشیده میشود و او جان گونار را نجات میدهد. توریر، پسر بزرگ فیولنیر، املث را به عنوان ناظر بردهها منصوب میکند و اجازه میدهد تا اولگا را به عنوان همسرش انتخاب کند.
در شب جشن اولگا نگهبانان را با قارچ توهمزا مسموم میکند و در مزرعه هرجومرج میشود. املث از فرصت استفاده میکند و سراغ مادرش میرود تا او را نجات دهد. اما گوردون میگوید که پدرش بزدلی بیش نبوده است و این او بوده که عموی املث را ترغیب به کشتن برادرش کرده و حتی از او خواسته بود املث را بکشد تا به دادخواهی پدرش بلند نشود. او حتی به املث میگوید که اگر او از جان گونار بگذرد، به او کمک میکند تا او فیولنیر را بکشد و پادشاه شود و خودش هم ملکه. املث که عصبانی شده، توریر را میکشد و قلب او را میدزدد.
گوردون هویت واقعی املث را برای فیولنیر آشکار میکند و از او میخواهد تا املث را بکشد. فیولنیر تعدادی از بردگان را از دم تیغ میگذراند و زمانی که به اولگا میرسد، املث جلو میآید و پیشنهاد میکند تا قلب توریر را در ازای جان اولگا معامله کند. اولگا فرار میکند و املث دستگیر میشود و بعد از ضرب و شتم شدید در انباری در بند کشیده میشود. اهالی مزرعه به مراسم سوگواری توریر رفتهاند که اولگا به نجات املث میآید. آن دو با قایقی فرار میکنند تا به جزیره هافنسی برگردند و در قایق املث متوجه میشود که اولگا دوقلو باردار است. املث از ترس اینکه فرزندانش هیچوقت در امان نباشند، تصمیم میگیرد برگردد و کار فیولنیر را تمام کند و علیرغم اصرارهای اولگا از قایقران میخواهد تا اولگا را به خاندان او بسپارد و مبلغ قابل توجهی را دریافت کند.
املث به جزیره برمیگردد و بردهها را آزاد میکند. او در جستوجوی فیولنیر به اتاق مادرش میرود، اما گودرون با شمشیر به او حمله میکند و املث او را میکشد، سپس گونار از پشت به او حمله میکند و چندین بار چاقویی را در شانه او فرو میکند. املث او را نیز از دم تیغ میگذراند. فولنیر با دیدن جسد همسر و پسرش به املث میگوید او را در دروازه جهنم خواهد دید تا درگیری را از طریق هولمگانگ حل کنند. املث و فولنیر در یک نبرد شمشیرزنی ضربات سنگینی به هم وارد میکنند و درنهایت فولنیر سربریده میشود و املث نیز از شدت جراحات رو به مرگ میرود و در رویا میبیند که اولگا دو فرزندش را در آغوش گرفته است.