فیلمنامهنویسان و کارگردانان: دنیل کوآن، دنیل شاینرنت، تدوین: پل راجر، مدیر فیلمبرداری: لارکین سیپل، موسیقی: سان لوکس، تهیهکننده: جو روسو، بازیگران: میشل یئو، جاناتان کی کوان، استفانی هسو، جنی سلیت، ژانر: درام/ علمی- تخیلی، محصول 2022 آمریکا، درآمد فروش: 106.8 میلیون دلار، پخش از ای 24
خلاصه داستان
اِولین وانگ زنی چینی است که همراه همسرش ویموند در آمریکا خشکشویی خودشان را اداره میکنند. کسبوکار آنها به مشکلات مالیاتی خورده است. از آن طرف، زندگی زناشویی آن دو نیز به مشکل خورده است و ویموند سعی دارد برگههای طلاق را به اولین بدهد. در این میان، گونگ گونگ، پدر سختگیر و سنتی اِولین نیز بهتازگی از چین به آنجا آمده و تنش در خانه آنها بالاست. جوی، دختر خانواده، سعی دارد مادرش را وادار کند تا رابطه او با بکی را به رسمیت بشناسد.
اولین به همراه ویموند و پدرش به اداره مالیات میروند، اما ناگهان در آسانسور شخصیت ویموند تغییر میکند و خودش را آلفا ویموند معرفی میکند که از جهان موازی در قالب ویموند فرو رفته است. او توضیح میدهد که جهانهای موازی بسیاری وجود دارند و هر انتخابی که میکنیم، یک جهان جدید به وجود میآید. مردم آلفاروس با رهبری آلفا اِولین پرش در چند جهانی را توسعه دادند که این امکان را به فرد میدهد تا با انجام کاری خاص به مهارتها، خاطرات و بدن همزادهایشان در جهان موازی خود دسترسی پیدا کنند. از آن طرف، آلفا جوی به دلیل فشارهای آلفا اِولین و بارگذاری بیش از حد درهم میشکند و حال تبدیل به جوبوتوپاکی شده است که میتواند به میل خودش در هر جهانی که میخواهد، باشد و هر کاری میخواهد، بکند. او با قدرت بینهایتش سیاهچالهای به شکل دونات خلق کرده است که میتواند چند جهانی را نابود کند. یکی از هدفهای او از بین بردن اِولین در تمام جهانهاست. افراد جوبوتوپاکی به اِولین و دیموند در اداره مالیات حمله میکنند و اِولین یاد میگیرد تا در جهانها جابهجا شود. او در یکی از جهانها میبیند که با دیموند ازدواج نکرده و به یک استاد کونگفو و ستاره بزرگ سینما تبدیل شده است.
آلفا گونگ گونگ به اِولین دستور میدهد تا جوی را بکشد تا دسترسی جوبو توپاکی به یکی از دنیاها کمتر شود، اما اِولین قبول نمیکند و تصمیم میگیرد مثل خود جوبو توپاکی شود تا او را شکست دهد. بنابراین درحالیکه او با افراد جوبو و سربازان آلفا گونگ مبارزه میکند، مکرا پرش جهانی میکند. آلفا ویموند به دست جوبو در آلفاروس کشته میشود و ذهن اِولین قبل از مرگش دچار شکستگی میشود.
ذهن اِولین در سراسر جهان منشعب میشود و جهانهای عجیب و غریب زیادی را کشف و همزمان تجربه میکند. او به جهانی میرود که همه انگشتهای بلندی شبیه به سوسیس دارند. در دیگری او یک سرآشپز است و همکار او مثل شخصیت فیلم راتاتویی یک راکون زیر کلاه آشپزیاش دارد که او را کنترل میکند. و در دنیایی دیگر، او و جوی دو سنگ بالای تپه هستند. جوبو سراغ اِولین میرود و او را به جایی که دونات را ساخته است، میبرد و میگوید که این دونات را ساخته که نه همه چیز، بلکه خودش را نابود کند و در همه این سالها به دنبال اِولینی میگشته تا او را درک کند. از نظر او چون جهانها بسیارند و هرجومرج بیپایان است، هیچچیز واقعاً مهم نیست.
در جهانهای دیگر، وانگها به خاطر اشتباهات مالیاتی در حال از دست دادن خشکشویی هستند، آلفا ویموند به دست جوبوتوپاکی کشته میشود، تاجر ویموند بعد از سالها دوری از اِولین ستاره سینما دست رد به سینه او میزند. اِولین نیز به جوبو ملحق میشود تا وارد دونات شود، اما با شنیدن حرفهای ویموند در مورد امید و مهربانی متوقف میشود. اِولین با استفاده از دانش چندجهانی خود با استفاده از چیزی که به هر یک از آنها آسیب میزند و به آنها شادی میدهد، افراد جوبوتوپاکی را شکست میدهد. در جهانهای موازی، اِولین با آلفا گونگ گونگ مقابله میکند و با ویموند و جو آشتی میکند. اِولین برای بازگرداندن جوبوتوپاکی تلاش بسیاری میکند و نهایت موفق میشود او را آرام کند و دخترش را در آغوش بکشد.
کمی بعد، روابط خانوادگی بهبود یافته است. آنها خانوادگی به اداره مالیات میروند و اِولین برای نخستین بار پس از مدتها به ویموند ابراز محبت میکند.