فیلمنامهنویس و کارگردان: میثم کزازی
مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده
تدوین: میثم مولایی
صدابردار: کامران کیانی ارثی
گریم: جلال موسوی
تهیهکننده: شهاب حسینی
بازیگران: شهاب حسینی، غزاله نظر، محمود پاکنیت، جمشید هاشمپور، سیامک اطلسی، علی شادمان
سال ساخت: ۱۳۹۷
سال پخش: ۱۴۰۱
نوشین (غزاله نظر) همراه با پدرش فریدون (جمشید هاشمپور) پس از سالها و به درخواست فریدون به ایران بازگشتهاند. بیژن، همسر نوشین، سه سال پیش در یک تصادف در خارج از کشور جان خود را از دست داده و همین موضوع سبب کدورت بیشتر میان نوشین و پدرشوهرش بهمن (هوشنگ توکلی) شده است. حال بهمن با این بهانه میخواهد سرپرستی حنا را از نوشین بگیرد. نوشین که همراه با پدرش در خانه دوست قدیمیشان جمشید (محمود پاکنیت) زندگی میکند، وقتی متوجه میشود تصمیم بهمن برای گرفتن حضانت حنا جدی است، سعی میکند در خروج از کشور شتاب کند، که متوجه میشود بهمن او را ممنوعالخروج کرده است. او برای اینکه از دست بهمن فرار کند، به باغ متروک خانوادگی پدرش میرود؛ باغی مرموز که صداهای عجیبی از آن میآید و فریدون را به یاد گذشته میاندازد. تا اینکه روزی یک مرد غریبه به درِ باغ میآید و با دیدن نوشین به او میگوید که این باغ به خاطر گناهی که در آن اتفاق افتاده، نفرین شده است و آنها برای رهایی از عذاب باید حق پایمالشده را جبران کنند. بعد از این اتفاق، نوشین ماوقع را برای سام (شهاب حسینی) که پنهانی در آن خانه رفتوآمد میکند، تعریف میکند و سام او را با قوانین ایران آشنا میکند و این دلگرمی را به او میدهد که بهمن به این سادگی نمیتواند بچه را از او بگیرد. بااینحال، نوشین دائماً کابوس از دست دادن حنا را میبیند و بالاخره این کابوسها زمانی تعبیر میشود که بهمن با دستیارش به باغ میآیند و حنا را با خود میبرند.
طولی نمیکشد که بهمن به دلیل کابوس شبانه و ترس از کارهایی که حنا انجام میدهد، او را نزد مادرش بازمیگرداند. در ادامه، جمشید با پیشنهاد سام نزد نوشین میرود و به او میگوید که باید پدرش را به دیدار فرامرز (سیامک اطلسی)، عموی منزوی نوشین، ببرد. با انجام این کار از سوی جمشید معلوم میشود که فریدون قصدش از ورود به ایران پیدا کردن راضیه، همسر صیغهای پدرش، است. در دیدار فرامرز و فریدون مشخص میشود که آنها در زمان کودکی وقتی در حال بازی با خواهر ناتنیشان شیرین، فرزند راضیه، بودهاند، باعث سقوط او در چاه شدهاند.
در انتها، این سام است که آدرس راضیه را پیدا میکند، اما فریدون و فرامرز زمانی که به آنجا میرسند، متوجه میشوند راضیه مرده است. فریدون با شنیدن این خبر راهی بیمارستان میشود و زیر دستگاهها جان خود را از دست میدهد.