Three Thousand Years of Longing

سه‌هزار سال اشتیاق

  • نویسنده : میثا محمدی
  • مترجم :
  • تعداد بازدید: 471

فیلمنامه‌نویسان: جورج میلر، آگوستا گور، بر اساس داستانی از آنتونیا سوزان بایت، کارگردان: جورج میلر، مدیر فیلمبرداری: جان سیل، تدوین: مارگارت سیکسل، ، موسیقی: تام هولکنبرگ، تهیه‌کننده: داگ میشل، بازیگران: ادریس البا، تیلدا سوینتون، ژانر: فانتزی/ درام/ احساسی، محصول 2022 آمریکا و استرالیا، 108 دقیقه، بودجه: 60 میلیون دلار، درآمد فروش: 18.6 میلیون دلار، پخش از مترو گلدن مایر و رودشو اینترتینمنت

خلاصه داستان: آلیتیا بنی روایت‌شناس و داستان‌سرایی است که برای کنفرانسی به استانبول می‌رود. او معتقد است که به‌زودی علم جای تمام داستان‌هایی را که در طول تاریخ باور کرده‌ایم، خواهد گرفت. او در بازار قدیمی استانبول یک بطری عتیقه می‌خرد و زمانی که بطری را می‌شوید، جن درون آن آزاد می‌شود. جن به آلیتیا پیشنهاد می‌کند تا سه آرزوی قلبی او را برآورده کند، اما آلیتیا ‌می‌گوید که آرزو کردن یک اشتباه است و جن را به فریب‌کار بودن متهم می‌کند. جن نیز در مقابل حاضر می‌شود تا داستان گرفتار شدنش در بطری را برای او تعریف کند.

جن تعریف می‌کند که او عاشق و بنده ملکه سبا بوده است تا این‌که سلیمان دل از او می‌برد و جن را در بطری می‌کند و به دریا می‌اندازد و ملکه سبا هیچ‌گاه خبری از او نمی‌گیرد. جن دوهزار سال در عمق دریای سرخ می‌ماند، تا این‌که دختری از دربار سلطان احمد عثمانی به نام گولتن او را پیدا می‌کند و بلافاصله آرزو می‌کند تا مصطفی، پسر و وارث سلطان احمد، عاشق او بشود. در این میان خرم سلطان، همسر سلطان احمد، علیه مصطفی دسیسه می‌چیند تا او را به خیانت متهم کند. گولتن در آرزوی دومش از جن می‌خواهد تا از مصطفی حامله شود. مصطفی به دست پدرش کشته می‌شود و جن درباره مرگ مصطفی به گولتن هشدار می‌دهد تا سومین آرزویش را بگوید. اما گولتن باور نمی‌کند و پیش از این‌که با آرزوی سومش باعث آزادی خودش و جن شود، دستگیر و کشته می‌شود.

از آن‌جایی که گولتن بطری جن را در زیر سنگی در حمام پنهان کرده بود، او بیش از ۱۰۰ سال در کاخ سرگردان است، تا این‌که شاهزاده‌های جوان مراد چهارم و ابراهیم با افسون جن به حمام وارد می‌شوند و در حال پیدا کردن بطری هستند که مادرشان از راه می‌رسد. سال‌ها بعد مراد چهارم وارد جنگ می‌شود و بعد از بازگشت تبدیل به سلطانی سفاک و آدم‌کش می‌شود و سرانجام به خاطر اعتیاد به الکل می‌میرد و برادر هوسرانش جایگزین او می‌شود. یکی از همسران سلطان خیلی اتفاقی بطری را پیدا می‌کند، اما او با دیدن جن او را شیاد خطاب می‌کند و آرزو می‌کند تا جن در بطری حبس و به قعر دریا برود.

در داستان سوم بطری به دست ظفیر، همسر جوان و سوم بازرگانی پیر در قرن نوزدهم، می‌افتد که زنی باهوش و عاشق علم و اختراع است. ظفیر آرزو می‌کند تا دانشی بی‌نهایت کسب کند و بعد آرزو می‌کند تا جهان را از چشم جنیان ببیند. دانش جدیدی که ظفیر به دست آورده است، ذهن او را مشوش می‌کند و مدام با جن دعوا می‌کند و جن نیز هر بار برای آرام شدن او به درون بطری می‌رود. اما یک بار ظفیر در اوج عصبانیت آرزو می‌کند تا ای کاش فراموش کند که هرگز با جن ملاقات کرده است و جن بار دیگر در بطری گیر می‌افتد.

با به پایان رسیدن داستان، آلیتیا می‌گوید که آرزوی قلبی‌اش را پیدا کرده است و می‌خواهد عشقی مانند آن‌چه ملکه سبا و ظفیر با جن تجربه کرده‌اند، داشته باشد و درنتیجه جن با او می‌ماند. 

جن و آلیتیا به لندن بازمی‌گردند و روزهای خوشی را با هم می‌گذرانند، تا این‌که آلیتیا متوجه می‌شود که جن به دلیل قرار گرفتن در معرض تشعشعات و نویزهای شهری رو به ضعیف شدن است و روزی او را در حالی پیدا می‌کند که روی زمین افتاده است و حتی قادر به حرف زدن نیست. او آرزو می‌کند که جن بتواند حرف بزند و از جن به خاطر این‌که خودشان را از شانس طبیعی عاشق شدن محروم کرده است، معذرت‌خواهی می‌کند و با آرزوی سومش جن را آزاد می‌کند تا به قلمرو جن‌ها برگردد.

با این‌که آلیتیا انتظار دارد که دیگر هیچ‌وقت جن را نبیند، اما او هر چند وقت یک بار سروکله‌اش پیدا می‌شود و تا زمانی که بدنش تاب تحمل این دنیای مدرن را دارد، کنار او می‌ماند و دوباره می‌رود.

مرجع مقاله