ترس‌ها و کابوس‌ها

گفت‌وگو با آری استر، فیلمنامه‌نویس و کارگردان «بو ترسیده»

  • نویسنده : www.aframe.oscars.org www.nytimes.com www.comingsoon.net
  • مترجم : سهند زرشکیان
  • تعداد بازدید: 284

آری استر، فیلمنامه‌نویس و کارگردان جوان، صاحب سبک و خوش‌آتیه آمریکایی، تاکنون هشت فیلم کوتاه و سه فیلم بلند ساخته است. ازجمله فیلم کوتاه بو (2011) که استر بر اساس فیلمنامه‌ای که نوشته بود، آن را ساخت. این فیلم داستان مردی میان‌سال و روان‌نژند به نام بو را روایت می‌کند که قصد دارد برای ملاقات مادرش راهی سفر شود، که ناگهان متوجه می‌شود کلیدهایش گم شده‌اند. استر طرح داستانی این فیلم کوتاه را بسط داد و فیلمنامه بلند بو ترسیده را نوشت. قرار بود بو ترسیده اولین فیلم بلند آری استر باشد. ولی او پیش از ساخت فیلم بو ترسیده، دو فیلم موروثی (2018) و میدسامر (2019) را ساخت و تحسین منتقدان و توجه مخاطبان را به خود جلب کرد. بعد از ساخت فیلم میدسامر، استر از فرصت قرنطینه اجباری به واسطه شیوع کووید19 بهره برد و فیلمنامه بو ترسیده را بازنویسی کرد و در ادامه کارگردانی آن را به عهده گرفت. در ادامه، گفت‌وگویی کوتاه با آری استر درباره فیلم بو ترسیده را خواهید خواند.

 

فیلمنامه بو ترسیده را پیش از فیلمنامه فیلم موروثی و میدوسامر نوشتید. نسخه اولیه فیلمنامه بو ترسیده را چه زمانی نوشتید؟

10، 11 سال پیش نسخه اولیه فیلمنامه بو ترسیده را نوشتم. آن زمان قصد داشتم فیلمنامه‌ای بنویسم که خودم را بخنداند. خیلی سریع نسخه اولیه فیلمنامه را نوشتم. شخصیت‌ها و جهان داستان را دوست داشتم. هم‌چنین داستان فیلم از این نظر برایم جذاب بود که می‌توانستم در جهان آن آزادانه به هر کجا که می‌خواهم، سرَک بکشم. به نظرم خیلی خوب شد که فیلم بو ترسیده را بعد از دو فیلم قبلی‌ام ساختم. زیرا بعد از نوشتن فیلمنامه و ساخت آن دو فیلم، تجربیات زیادی کسب کردم که برای بازنویسی فیلمنامه و ساخت فیلم بو ترسیده بسیار به کارم آمدند. هرچند ظاهراً فیلمنامه بو ترسیده با فیلمنامه میدسامر تفاوت زیادی دارد. البته هسته مرکزی داستان آن‌ها مشابه است. چندین سال سراغ فیلمنامه بو ترسیده نرفتم، تا این‌که بعد از ساخت فیلم میدسامر تصمیم گرفتم فیلمنامه را دوباره بخوانم. وقتی نسخه اولیه فیلمنامه بو ترسیده را بازخوانی کردم، بخش‌های زیادی از آن کماکان من را به خنده می‌انداخت! بعد از بازخوانی فیلمنامه ایده‌های جدید پرشماری برای بازنویسی آن به ذهنم رسید. بخش‌های زیادی از نسخه اولیه را حذف کردم و تغییرات زیادی در آن دادم. قصد داشتم به داستان عمق بیشتری ببخشم. زمانی بود که به خاطر همه‌گیری کووید 19 مجبور بودیم در قرنطینه باشیم. از این‌رو، فرصت مناسبی یافتم تا ابعاد مختلف فیلمنامه را بررسی و تکمیل کنم. سرانجام یک اودیسه فرویدی کمیک نوشتم که به نظر خودم بعضی قسمت‌هایش خنده‌دار و بامزه است.

 

پیرامون روند نوشتن فیلمنامه بو ترسیده توضیح دهید. روند نوشتن این فیلمنامه با فیلمنامه‌های دیگری که نوشته‌اید، چه تفاوتی دارد؟

به نظر من روند نوشتن فیلمنامه همیشه یکسان است. فیلمنامه‌نویس به دلایلی که گاه بر خودش هم آشکار نیست، به یک موضوع یا ایده علاقه‌مند می‌شود. علاقه فیلمنامه‌نویس به ایده او را مطمئن می‌کند که ایده‌ای که هیجان‌زده‌اش کرده، ارزش صرف وقت و بسط و گسترش دارد. هم‌چنین بر این باورم که نوشتن فیلمنامه به زمان نیاز دارد. در آغاز، به ایده‌ای علاقه‌مند می‌شوید و در ارتباط با آن صحنه‌ای در ذهنتان شکل می‌گیرد و این صحنه، صحنه بعدی را در ذهنتان شکل می‌دهد. چالش اصلی این است که آیا هنگام فیلم‌برداری، صحنه‌هایی که در فیلمنامه توصیف کرده‌اید، به صورت مناسب و مؤثر با یکدیگر ارتباط پیدا می‌کنند، یا نه؟

 

در فیلم بو ترسیده، ارتباط شخصیت اصلی با مادرش یکی از درون‌مایه‌های اصلی داستان است. در فیلم موروثی نیز ارتباط والدین و فرزند، محور اصلی داستان است؛ البته به طریقی کاملاً متفاوت. از این منظر فیلم‌های بو ‌ترسیده و موروثی چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟

حق با شماست. در این دو فیلم ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر یکی از درون‌مایه‌های اصلی داستان است. رابطه مادر و فرزند به نظر رابطه بسیار پرباری است. ارتباط فرزندان با والدین همچون ارتباط مادر و جنینی است که از طریق بند ناف به هم وابسته و متصل شده‌اند. ما همیشه به والدینمان وابسته‌ایم و جدا شدن از آن‌ها غیرممکن است، حتی اگر ظاهراً از هم جدا شویم. برای من بررسی و کاوش این ارتباط تنگاتنگ به درک و شناخت یافته‌هایی پرشمار منتهی می‌شود.

 

در ارتباط با فیلمنامه بو ترسیده چه ایده‌هایی در سر داشتید؟

فیلمنامه یک کمدی اضطراب‌آور را روایت می‌کرد و جهان ویژه و منحصربه‌فردی را به تصویر می‌کشید؛ جهانی که از آن شناخت داشتم. بیش از هر چیز، لحن داستان برایم اهمیت داشت. در جهان داستان زندگی می‌کردم و فیلمنامه را پیش می‌بردم. بو ترسیده نمود جهانی است که در آن بدترین ترس‌هایتان آشکار می‌شوند. بسیاری از ترس‌ها و کابوس‌های شخصیت اصلی داستان، ترس‌هایی بود که شخصاً تجربه کرده بودم؛ ترس‌ها و کابوس‌هایی که امید داشتم جهان‌گستر باشند و نه‌فقط مختص به من.

 

وقتی بعد از چند سال، دوباره سراغ فیلمنامه رفتید، چه عناصر جدیدی به آن اضافه کردید و کدام قسمت‌های آن را تغییر دادید؟

هنگام بازنویسی فیلمنامه، غم و غصه بیشتری به داستان ترزیق کردم. فیلمنامه بو ترسیده را قبل از فیلمنامه‌های موروثی و میدسامر نوشتم. هنگام بازنویسی فیلمنامه بو ترسیده دوباره سراغ درون‌مایه‌هایی رفتم که در فیلمنامه‌های قبلی‌ام به نوعی از آن‌ها استفاده کرده بودم. ولی قصد داشتم این‌بار جهانی یک‌سر نو و متفاوت بیافرینم. با خود گفتم: «بسیارخب، اگر می‌خواهم این فیلمنامه را به سرانجام برسانم، باید آن را منفجر کنم. باید به نسخه اولیه دینامیت وصل کرده و نابودش کنم.» گویی بو ترسیده فیلم آخر یک سه‌گانه بود، ولی هنگام نوشتن فیلمنامه و ساخت فیلم به این امر واقف نبودم.

 

منبع:www.aframe.oscars.org  --- www.nytimes.com----www.comingsoon.net

مرجع مقاله