به یاد مهرجویی
برایت مینویسیم...
طبق وعدهای که دادیم در این شماره برای مرحوم داریوش مهرجویی پروندهای تدارک دیده شد. هرچند که طبق یک سنت پایدار هیچکس به صرافت آن نمیافتد تا چنین تجلیلها و بزرگداشتهایی را در حیات هنرمند برگزار کند و گویا باید پذیرفت نشستن یادبود و یادواره به جای یاد داشت بخشی از فرهنگ ماست. چنانچه مولانا می فرماید:
چو بر گورم بخواهی بوسه دادن
رخم را بوسه ده که اکنون همانیم
القصه، ما نیز در صفحات پیش رو به قول سعدی به همان عادت مألوف، در یادبود ایشان هم از منتقدان و هم از فیلمنامهنویسان دعوت به عمل آوردیم تا چندخطی برای یکی از فرماندهان موجنوی سینمای ایران - داریوش مهرجویی- بنویسند. برای منتقدان به دلیل ماهیت موضوع - که بررسی آثار بود - کار آنچنان دشوار نبود اما برای فیلمنامهنویسان نوشتن از مهرجویی نه تنها کار آسانی نبود، بلکه بنا به گفته برخی از این عزیزان، درخواست ما چنان تکلیفی مالایطاق و توانفرسا مینمود که نتوانستند. تا جایی که پر بسامدترین پاسخ؛ خواستم بنویسم اما نشد، بود.