چند سال قبل، طی دو پرونده موضوعی، از این گفتیم که در عصر طلایی نوین تلویزیون آمریکا – که بازه زمانی آن از اواخر دهه ۱۹۹۰ آغاز شد و تا همین امروز نیز ادامه دارد- تحولاتی عظیم در حوزه سریالسازی در تلویزیون آمریکا رقم خورد. همچنین در شماره قبلی مجله، به سراغ فهم این نکته رفتیم که اساساً تفاوت ماهوی میان فیلمنامهنویسی برای سریال و فیلم بلند داستانی چیست و سریالنویسی در سازوکارهای معنایی و ساختارهای روایی دچار چه تحولاتی شده است؟ حال در پرونده موضوعی این شماره، به تصویری کلی و جامع از وضعیت سریالنویسی در ایران خواهیم پرداخت تا الگوهای موفق و جوابپسداده، آسیبها و البته وضعیت کلی این عرصه در داخل کشورمان را مورد واکاوی قرار دهیم. تمرکز اصلی در این پرونده، تمرکز بر آثاری جریانساز و تأثیرگذار در سریالهای تلویزیونی و شبکه خانگی ایران است که علاوه بر نوآوریهای فرمالیستی و شکلی در ساختار بصری و اجرایی حوزه تولید، دگرگونيهایی اساسی در روند تماتیک و ساختارهای روایی مجموعههای تلویزیونی و اینترنتی رایج در ایران نیز رقم زدند و هر یک، با نوآوریهای منحصربهفردشان، بندهایی از مرامنامه نانوشته در حوزه سریالسازی معاصر در ایران را به رشته تحریر درآوردند. معیار ما برای انتخاب مجموعههای شاخص تلویزیونی و اینترنتی، مدنظر داشتن تبدیل شدن این آثار به مجموعههایی پیشرو بوده که در درازمدت، به الگوهایی در شکلدهی به ساختارهای روایی بازیگوشانه و آلترناتیو یا استفاده از مفاهیمی تابوشکن تبدیل شدند و با بیاعتمادی چشمگیرشان نسبت به انگارههای مفهومی و هستیشناختی دورههای پیشین و محافظهکاری نهادینهشده در دل تعریف این انگا...