فیلمنامهنویس: پدرام افشار
کارگردان: جواد عزتی
مدیر فیلمبرداری: سامان لطفیان
تدوین: عماد خدابخش
موسیقی: مسعود سخاوتدوست
بازیگران: جواد عزتی (پیمان)، عباس جمشیدیفر (هومن)، بهزاد خلج (فرید)، سعید آقاخانی (بیوک)، الناز حبیبی (خاطره)، جمشید جهانزاده (عمو)
تهیهکننده: کامران حجازی
سال ساخت: ۱۴۰۲، سال نمایش: ۱۴۰۲
خلاصه داستان
هومن و پیمان دو مرد آسوپاس هستند که با موتورسیکلت بین صرافی و شرکت دلار جابهجا میکنند. آن روز، به خاطر اخراج حسابدار از سوی فرید (مدیر داخلی) مبلغ 20هزار دلار دست آنها امانت میماند تا فردا به شرکت بازگردانند. آناهیتا، برادرزاده رئیس شرکت، به آنها پیشنهاد میدهد با توجه به تسلط پیمان بر بازی پوکر، بروند و در کازینوی زیرزمینی قمار کرده و سودش را بین خودشان تقسیم کنند. این دو به محض ورود به کازینو و وارد کردن پول برای بازی، با فرید مواجه میشوند که خودش از پایههای همیشگی قمار در آنجاست. فرید این دو جوان یکلاقبا را با تهدید قانع میکند امشب سر میز قمار هرچه را بردند، به او ببازند و با گرفتن یک دستخوش کوچک و امانتی شرکت، دنبال کارشان بروند. بااینحال، پیمان علیرغم تهدید بسیار جدی این مرد خطرناک، مبلغ 500هزار دلار بردش را برمیدارد و به همراه هومن از دست نوچههای فرید میگریزند. به پیشنهاد هومن، به یک رینگ زیرزمینی شرطبندی که بیوک، بچهمحل سابقش، آنجا را اداره میکند، پناهنده میشوند و با پیشنهاد مبلغی زیاد از بیوک میخواهند تا ساعت 9 صبح فردا- که باید امانتیشان را به حسابداری بازگردانند- آنها را در خانه خود مخفی کند. اما از بدبیاری، حین فراری دادنشان، درِ صندوق عقب اتومبیل قراضه بیوک باز میشود و افراد فرید پیمان را میبینند. تعقیب و گریز نفسگیر بار دیگر آغاز میشود و آنها برای در امان ماندن، خود را به پمپ بنزین میرسانند که در دیدرس دوربینهای مداربسته قرار گیرند. در پمپ بنزین، پیمان به همراه کیف دلارها با کمک یک پیک تحویل غذا میگریزد و هومن نیز با ضربوشتم بیوک جلوی چشم پلیس موفق میشود خود را تحتالحفظ به بازداشتگاه برساند. پیمان به تالاری پناه میبرد که در آنجا خاطره، همسر سابقش، مشغول به کار است. علیرغم نفرت خاطره از پیمان، او به حیلهای سوار اتومبیل خاطره میشود و تعقیب و گریز تا خانه همسر سابق ادامه مییابد و پیمان به هر ترتیبی که هست، شب را در آنجا میگذراند. از آنسو نیز فرید با کتک، بیوک را مجبور میکند با دادن رضایت، هومن را از بازداشت بیرون بیاورد. هومن که جان خود را در خطر میبیند، یک بازداشتی دیگر را مصدوم میکند و بدین ترتیب، حضورش در بازداشتگاه ابقا میشود و از شر فرید در امان میماند. صبح بیوک دوباره میآید و با جلب رضایت شاکی دوم، هومن را از بازداشت بیرون میآورد، اما با فریب دادنش، مستقیم او را نزد فرید میبرد. با تماس فرید، پیمان به همراه پولها خود را به آنجا میرساند تا دوستش را آزاد کند. در همین حین، سروکله آناهیتا و عمویش پیدا میشود و عمو با اخراج فرید و گرفتن پولها و کمی گوشمالی به هومن و پیمان، غائله را ختم به خیر میکند. رابطه پیمان و خاطره دوباره از سر گرفته میشود و به نظر میرسد هومن هم توانسته نظر آناهیتا- که مدتهاست عاشق اوست- را به خود جلب کند.