درام زندگینامهای فراری (مایکل مان/ ۲۰۲۳) با تمرکز بر شخصیت کاریزماتیک انزو فراری، مؤسس کمپانی مشهور ساخت و تولید اتومبیلهای آیکونیک ایتالیایی مقطعی حساس و تعیینکننده از زندگی او را روایت میکند. انزو فراری ۱۰ سال پس از تأسیس کمپانی خود در ۱۹۴۷ به همراه همسرش، لائورا، و پشت سر گذاشتن فراز و نشیبهای فراوان برای تثبیت موقعیت و جایگاه اتومبیلهای پرسرعتی که حتی پادشاهان را برای خرید آن به ایتالیا میکشاند، برای بزرگترین و مهمترین مسابقه عمرش آماده میشود. ولی او هم در زندگی شخصی و هم در زمینه حرفهای با مشکلاتی روبهروست که اگرچه او را از ادامه راه باز نمیدارند، اما چالشهایی جدی برای دستیابی او به موفقیت برایش ایجاد میکنند. داستان فیلم در کشاکش دستوپنجه نرم کردن انزو با موانع متعددی ازجمله مشکلات مالی و موقعیت پیچیده و دوگانه او در رابطه با همسرش لائورا که در عین حال شریک و همراه تجاری او هم هست و معشوقه پنهانیاش لینا که پسری از او دارد، شکل میگیرد. تصویری که فیلم از کاراکتر انزو به دست میدهد، نابغهای سازشناپذیر و مصمم است که هرگز راضی نمیشود. او میداند که با وقوع فاجعهای مرگبار فقط کسری از ثانیه فاصله دارد، اما این آگاهی مانع از آن نمیشود که دائماً مرزهای سرعت را درنوردد و جابهجا کند. او دیوانه سرعت و موفقیت است و برای دستیابی به این دو هدف دیوانهوار پیش میرود. از همان اولین پلانهای فیلم که او را در یک مسابقه اتومبیلرانی میبینیم که لبخند بر لب با پیروزی از خط پایان عبور میکند، شخصیت مبارزهجو و سرسخت او در نظر مخاطب شکل میگیرد و در ادامه فیلم جنبههای متنوع آن، چه در ارتباط با کاراکترهای دیگر و چه در نسبت با وقایع و تصمیمگیریهای او به اَشکال گوناگون تبلور پیدا میکند. انزو به واسطه نوآوریها و انقلابی که در صنعت خودروسازی ایجاد کرده، بهشدت مورد احترام همکاران و کل مردم ایتالیاست. همه از او حرفشنوی دارند، نظرات فنی و حرفهایاش را میپذیرند و او را فرمانده خطاب میکنند. حضور مستقیم در تمام مراحل آمادهسازی و توجه دقیق و موشکافانه و نظارت تخصصی او بر تمام جنبههای مسابقه سرنوشتساز و مهم و در عین حال خطرآفرینی که پیروزی در آن برگ برنده بزرگی برای فراری محسوب میشود، ناشی از همان اعتمادبهنفس آهنینی است که داستان فیلم همواره با تمرکز بر آن پیش میرود. انزو با تکیه بر شخصیت قدرتمند و تصمیمات حرفهای خود، اعتبار و اطمینان خللناپذیری در بین همکاران تیم فراری کسب کرده که نتیجه همان کیش شخصیتی است که سنگ بنای امپراتوری فراری روی آن گذاشته شده است. کمالگرایی وسواسی فراری و روحیه سرسخت و بهشدت مصمم و تسلیمناپذیر او برای رسیدن به اهدافی که در سر دارد، او را در زمره کهنالگوی مردانه «جنگجو» که یونگ از آن نام میبرد، قرار میدهد. جنگجوها رایجترین شکل نمایش قدرت و توانایی بدنی و ذهنی کاراکترهای مرد به شمار میروند. آنها از نیروی خود در جهت بدی (شر) یا خوبی (خیر) بهره میگیرند و معمولاً به خاطر یک هدف یا آرمان که از خودشان بزرگتر است، میجنگند. انزو در تمام طول فیلم مجدانه تلاش میکند در مسابقه هزار مایلی به پیروزی دست پیدا کند و در این جهت، به طور پیوسته مشخصات فنی ماشینها را بهروز میکند و محدودیتهای فیزیکی را به ورای مرزهای عادی و پذیرفتهشده میبرد. انزو شخصاً به واسطه روحیه جنگجوی خود فشار و اضطراب حاصل از این چالشهای دائمی را تاب میآورد و باز هم راضی نمیشود و جلوتر میرود. کهنالگوی مرد جنگجو همواره در حال مشاهده، نظاره، بررسی و محاسبه موقعیتها و محیط اطراف خود است و با آگاهی از اینکه مبارزه در انتها ممکن است نتایج مثبتی به بار آورد، به نبرد ادامه میدهد. کاراکتر جنگجو به واسطه شهامت، سازگاری و تطبیقپذیری به موفقیت دست پیدا میکند. انزو نیز بهرغم تمام مشکلات، مزد پایداری و مقاومت خود را با پیروزی در مسابقه دریافت میکند. او به اندازهای خودبسنده و معتمد به نفس است که بعد از وقوع حادثه خونبار پایان مسابقه، وقتی لائورا با نگرانی و خشم به او میگوید به خاطر لاستیکها به دردسر بزرگی دچار شده و رسانهها برای تخریب بیشتر او با هم مسابقه میدهند، پاسخ میدهد لاستیکها مشکلی نداشتند و این تصادف به خاطر برخورد با یک مانع رخ داده است. حق با اوست، اما نکته ظریفی در این ماجرا وجود دارد که موقعیتی دوگانه ایجاد میکند. چند صحنه قبل از تصادف، راننده ماشین شماره ۵۳۱ به خاطر کمبود وقت، بهرغم نیاز به تعویض لاستیک از این کار جلوگیری میکند و به مسابقه ادامه میدهد. همین ماشین است که پس از برخورد با زائده کف جاده باعث آن حادثه خونبار میشود. با کنار هم قرار دادن پاسخ قاطعانه فراری به همسرش و غفلت راننده عدم قطعیتی ایجاد میشود که دامنه گسترده و پیچیدهای پیدا میکند. درحالیکه انزو بر تعویض لاستیک تأکید دارد، اما اشتهای او برای پیروزی سبب میشود نظر راننده را قبول کند و در یک لحظه مرتکب خطایی مرگبار شود. از طرفی، میتوان حدس زد حتی اگر لاستیک معیوب تعویض شده بود، با توجه به سرعت جنونآمیز ماشین ۵۳۱ و برخوردی که با جزئیات کامل و دقیق در یک نمای اسلوموشن و کلوزآپ نمایش داده میشود، وقوع این فاجعه اجتنابناپذیر بود. بهویژه از آن جهت که ماشین جلویی بدون برخورد با آن زائده از کنارش رد میشود. چه بسا که اگر یکی دیگر از ماشینها با لاستیکهای نو با آن مانع برخورد میکرد، فاجعهای مشابه رخ میداد.
فراری فیلمی دیدنی با یک آدام درایور قدرتمند است که اگرچه ملودرام خانوادگی آن چندان چنگی به دل نمیزند، اما کشش و جذابیتش را تا آخر حفظ میکند.