فیلمنامهنویسان: ایلکر چاتاک، یوهانس دانکر، کارگردان: ایلکر چاتاک، تهیهکننده: اینگو فیلیس، تدوین: گیزا یگا، مدیر فیلمبرداری: جودیت کافمن، موسیقی: ماروین میلر، بازیگران: لیونی بنش، لئونارد اوا لویاو، میشاییل کلامر، لئونارد استتنیش، ژانر: درام، محصول 2023 آلمان، 98 دقیقه، درآمد فروش: 5.3 میلیون دلار
خلاصه داستان
کارلا نووآک، معلم پایه هفتم، سال اولی است که در این مدرسه مشغول به کار است. اخیراً دزدیهایی در مدرسه شده و مسئولان مدرسه درصدد پیدا کردن فرد متخلف برآمدهاند. دو معلم به کلاس کارلا میآیند و میخواهند کیف بچهها را بگردند، اما کارلا به بچهها میگوید که در صورت تمایل میتوانند همکاری کنند. از کیف عیلای، دانشآموز ترک، مقادیر زیادی پول پیدا میشود و بعد از احضار والدینش معلوم میشود که مادرش آن پول را برای خرید هدیه برای پسرخالهاش به عیلای داده بوده است. آنها معلمها را متهم به توهین نژادی میکنند. کارلا میبیند که یکی از همکارانش از قلک مدرسه سکه برمیدارد و تصمیم میگیرد درباره همکارانش تحقیق کند. او کیف پولش را در جیب کتش و کت را روی صندلی میگذارد و دوربین لپتاپش را روشن و صفحه آن را خاموش میکند و از اتاق بیرون میرود. بعد از ساعتی کارلا برمیگردد و میبیند که بخشی از پولهایش نیست و در فیلم لپتاپ قسمتی از لباس زنی را میبیند که وارد کادر میشود و سراغ کت او میرود. کارلا متوجه میشود که این همان لباسی است که تن فریدریک کوهن، از کارمندان مدرسه، است. کوهن مادر اسکار، دانشآموز بااستعداد کارلا است. کارلا این موضوع را به طور خصوصی با کوهن در میان میگذارد، اما کوهن برخورد بدی با او میکند. کارلا سراغ مدیر مدرسه میرود. مدیر معتقد است که پلیس باید به این موضوع رسیدگی کند. اما کارلا ناراحت میشود و ترجیح میدهد به طور خصوصی موضوع حل شود. مدیر نیز نمیتواند با کوهن گفتوگوی خوبی داشته باشد و کوهن از مدرسه بیرون میزند.
بعد از این ماجرا، مدیر و کارلا سعی میکنند با کوهن تماس بگیرند تا بتوانند این موضوع را با گفتوگو حل کنند، اما او حاضر به صحبت نمیشود. در جلسه اولیا و مربیان والدین از جریان بازجویی دانشآموزان ناراضی هستند و زمانی که کارلا سعی میکند جو را آرام کند، کوهن وارد میشود و او را متهم میکند که پنهانی از همکارانش فیلم میگیرد و حریم خصوصی آنها را نقض میکند. از آن طرف، بچههای کلاس نیز به سردستگی اسکار شروع به تمرد و انجام ندادن تمرینهای کلاس میکنند. اسکار در فرصتی لپتاپ کارلا را میدزدد و بعد از اینکه کارلا او را تا خیابان تعقیب میکند، لپتاپ را در رودخانه میاندازد. جلسهای با حضور مدیران و دو نماینده کلاس برای تصمیمگیری در رابطه با اسکار تشکیل میشود. همه، ازجمله روانشناس مدرسه معتقدند که اسکار باید تعلیق شود و در صورت تداوم رفتارهایش به مدرسه دیگری منتقل شود. اما کارلا با درک اینکه اسکار صرفاً قصد حمایت از مادرش را دارد، با این تصمیم موافق نیست.
در روزنامه مدرسه مصاحبهای که با کارلا شده، به صورت تحریفشده منتشر میشود و باعث ناراحتی دیگر معلمان میشود و آنها او را به تکروی و عدم اعتماد به همکارانش متهم میکنند.
روز بعد اسکار علیرغم تنبیه انضباطی که گرفته، به مدرسه میآید و کلاس را ترک نمیکند. کارلا بچهها را به کلاس دیگری میبرد و سراغ مدیر و یکی از همکارانش میرود تا به موضوع رسیدگی کنند. اما اسکار از پشت میزش بلند نمیشود. مدیر او را تهدید به اخراج میکند. کارلا از همه میخواهد بیرون بروند و خودش نزد اسکار میماند و درِ کلاس را قفل میکند و مشغول مطالعه میشود. اسکار مکعب روبیکی را که کارلا به او داده بود، حل میکند و به او میدهد. در پایان روز، درحالیکه اسکار روی صندلیاش نشسته، از سوی پلیس از مدرسه بیرون برده میشود.