باز هم به عقب برو

بررسی عنصر پیش درآمد در فیلمنامه «وانکا»

  • نویسنده : پویا هاشم‌پور
  • مترجم :
  • تعداد بازدید: 115

واژه‌ پیش‌درآمد را در سینما معمولاً در سال‌های اخیر و با رو به افول گذاشتن منابع جذاب برای اقتباس بیشتر شنیده و با آن‌ مواجه شده‌ایم. وقتی ساختن دنباله برای یک داستان یا فیلم به لحاظ روایی به بن‌بست می‌رسد، مؤلفان این گزینه را دارند که دور بزنند و به عقب برگردند و به جای این‌که بسط دادن داستان را رو به جلو پیش ببرند، از ابتدای اثر اصلی به سمت ماقبل شروع آن فضای جدید و تداعی‌نشده‌ای را خلق کنند تا به شناخت و درک هرچه بیشتر اثر اصلی کمک کرده باشند. وانکا یکی از نمونه‌ای‌ترین این آثار است؛ فیلمی که با منبعی آشنا یعنی چارلی و کارخانه شکلات‌سازی نوشته رولد دال سروکار دارد، اما قصدی بر تکرار این داستان ندارد و می‌خواهد چند قدم به عقب برگردد تا تصویر تازه‌ای از چگونگی به وجود آمدن فضای رمان و منبع اقتباس را از ابتدا تا انتها برای مخاطب ایده‌پردازی کند. در این مسیر مطابق انتظار خبری از چارلی و خانواده پرجمعیت او نیست. ما قرار است چگونگی و فراز و فرود ویلی وانکا در مسیر زندگی‌اش را شاهد باشیم که در انتها او را به ساختن کارخانه شکلات وامی‌دارد؛ کارخانه‌ای که در داستان اصلی می‌خواست بعد از چندین و چند سال ساختن شکلات، آن را به فرد دیگری واگذار کند. درواقع، ورای قوام و کیفیت یک فیلمنامه از جنس پیش‌درآمد یک رمان یا فیلم، پیش‌درآمد در سینما هم از منبع اصلی وام می‌گیرد و هم تلاش می‌کند تا خود یک اثر مستقل باشد تا به‌تنهایی هم بتواند مورد داوری و ارزیابی قرار گیرد. در طول این روند سه عامل وجود دارد که در این سبک به مؤلف برای خلق یک اثر مستقل و در عین حال وفادار به منبع اصلی کمک می‌کنند.

 

اضافه کردن یک داستان مجزا به پس‌زمینه

مؤلف در این سبک یک داستان مجزا را به شروع رمان اصلی وصل می‌کند. گویی شروع رمان اصلی قرار است جایی باشد که فیلمنامه مورد نظر به اتمام می‌رسد. در فیلمنامه وانکا دقیقاً همین اتفاق را شاهد هستیم. ویلی وانکا پس از ورود به یک شهر در حین تلاش برای فروش شکلات‌ها و شناساندن خود به مردم شهر از سوی عده‌ای تبه‌کار به دردسر می‌افتد و تمام فراز و فرودهایی که در این ماجرا برایش اتفاق می‌افتند، انگیزه‌ او را بیشتر می‌کنند، تا درنهایت این میل در او با ساختن یک کارخانه‌ شکلات‌سازی ارضا می‌شود. همان‌طور که واضح است، داستان از ابتدا هیچ ارتباطی با منبع اصلی ندارد، اما در انتها به منبع اصلی الصاق می‌شود.

 

کامل کردن هرچه بیشتر جهان اثر

یک رمان یا فیلم معروف معمولاً بعد از اتمام سؤال‌هایی را در ذهن مخاطب باقی می‌گذارد. این‌ها شامل تصوراتی می‌شود که از ابتدا قرار نبوده مؤلفین اثر به آن‌ها بپردازند، اما خاصیت داستان این است که جنبه تخیل را در آن‌چه هرگز در آن دیده نشده، بالا می‌برد. مثلاً این‌که هر شخصیت چه داستانی را از سر گذرانده که هم‌اکنون در این نقطه قرار گرفته است. این مثال می‌تواند سرمنشأ تمام فیلمنامه‌های پیش‌درآمدی باشد. هر چند ممکن است که در طول خود داستان اصلی پیشینه‌ای از سرگذشت شخصیت‌ها را از زبان خودشان یا راوی بشنویم، اما گاهی اوقات پتانسیل روایی آن‌ها آن‌قدر بالاست که نیازمند یک پرداخت جامع هستند. کمااین‌که ویلی وانکا در طول فیلم چارلی و کارخانه شکلات‌سازی مدام به گذشته خود برمی‌گردد و آینه‌ای از سرگذشت خود را به سمت ما می‌گیرد. اما گویا این فلش‌بک‌ها هم‌چنان حس کنجکاوی مخاطب را اقناع نمی‌کنند. بنابراین، یک کمدی موزیکال جواب‌گوی تمام ابهامات زندگی وانکا می‌شود.

 

گسترش یک شخصیت

در فیلم چارلی و کارخانه شکلات‌سازی با این‌که ویلی وانکا یک شخصیت مهم را بازی می‌کند، اما رویکرد قهرمان‌محور تیم برتون از یک سو و هم‌چنین وفاداری به رمان رولد دال از سوی دیگر، او را مجبور می‌کند بیشتر روی چارلی به مثابه قهرمان داستان تمرکز کند. ‌بنابراین، مخاطب با خانواده چارلی کاملا آشنا می‌شود و فضای زیست او را لمس می‌کند. از آمال و آرزوهایش اطلاعاتی کسب می‌کند و شکست‌هایش را به نظاره می‌نشیند. تلاش‌ها یا شاید نقاط ضعف یا قوت او را به‌خوبی لمس می‌کند و همه این‌ها باعث ایجاد حس هم‌ذات‌پنداری و سمپاتی همه‌جانبه می‌شود. درصورتی‌که شخصیت وانکا با وجود تمام تأثیر‌گذاری خود، ابهاماتی را بر جا می‌گذارد، که البته شاید ضعف فیلمنامه‌ای محسوب نشود، اما بسیار کنجکاوی‌برانگیز و قابل پرداختن است. وانکا یک بخش از زندگی خود را برای مخاطب مجهول باقی گذاشته و با رفرنس دادن مداوم به آن، فقط کنجکاوی ما را بیشتر می‌کند. حال در پیش‌درآمد فیلم اصلی وقت مناسبی است تا شخصیت و سرگذشت وانکا هم به طور کامل شناسایی و پرداخت شود، تا بلکه شاید بتوان باز هم به عقب رفت.

مرجع مقاله