فیلمنامهنویسان: سایمن فارنابی، پل کینگ، کارگردان: پل کینگ، تهیهکننده: دیوید هیمن، مدیر فیلمبرداری: چونک- هون چونگ، تدوین: مارک ایورسن، موسیقی: جویی تالبوت، بازیگران: تیموتی شالامی، کالاه لین، کیگان مایکل کی، مت لوکاس، ژانر: ماجرایی/ خانوادگی/ کمدی، محصول 2023 آمریکا، انگلستان و کانادا، 116 دقیقه، بودجه: 125 میلیون دلار، درآمد فروش: 632.3 میلیون دلار، پخش از وارنر بروس پیکچرز
ویلی وانکا، شعبدهباز، مخترع و شکلاتساز جوان، با رویای داشتن مغازه شکلاتفروشی در گالری گورمت به شهر میآید. او آخرین سکههایش را از دست میدهد و با راهنمایی بلیچر به پانسیون خانم اسکرابیت میرود. وانکا که سواد ندارد، با وجود هشدار نودل، دخترک بیسرپرست و خدمتکار پانسیون، زیر قرارداد اقامت در پانسیون را امضا میکند. روز بعد وانکا به گالری گورمت میرود و با فروختن شکلاتهایی که باعث به پرواز درآمدن انسانها میشود، جمعیت را تحت تأثیر قرار میدهد، اما شکلاتسازان بزرگ گالری گورمت، یعنی اسلاگوورث، پرودنوز و فیکل گروبر، پلیس را خبر میکنند و درآمد وانکا ضبط میشود.
وانکا که قادر به پرداخت هزینه پانسیون نیست، طبق قرارداد ناخواندهای که با خانم اسکرابیت امضا کرده است، به رختشویخانه بزرگ زیر پانسیون تبعید میشود تا برای باقی عمرش در آنجا کار کند و بدهیاش را پرداخت کند. او باید تمام روز را در رختشویخانه در کنار دیگر کارگران محبوس، آباکوس کرانچ، پایپر، لری و لوتی بل، کار کند و شبها دوباره به اتاقش برگردانده میشود. وانکا برای نودل شکلات درست میکند و نودل نیز به او خواندن میآموزد. وانکا معتقد است مرد کوچک نارنجی شکلاتهای او را میدزدد.
وانکا و نودل تصمیم میگیرند ساخت شکلات را ادامه دهند و آنها را مخفیانه بفروشند. کرانچ که پیش از این به عنوان حسابدار برای اسلاگوورث کار میکرده، افشا میکند که آن سه نفر یک انبار مخفی شکلات در زیرکلیسا دارند که از آن برای رشوه دادن استفاده میکنند تا انحصار شکلات در دست خودشان باشد و همچنین یک دفترحسابرسی مخفی دارند که تمام جرایمشان در آن ثبت شده است.
وانکا دستگاهی اختراع میکند تا کارهای رختشویخانه به شکل اتوماتیک انجام شود و به همراه دوستان جدیدش به شکل پنهانی و بدون اینکه گیر پلیس بیفتند، شروع به فروختن شکلاتهای وانکا در سطح شهر میکنند. آنها پول کافی به دست میآورند و وانکا مغازه شکلاتفروشی خودش را در گالری باز میکند. افتتاحیه باشکوهی است و همه تحت تأثیر قرار میگیرند، اما کمی بعد، مشتریانی که از شکلاتهای داخل مغازه خوردهاند، ریش و موهایی رنگی در بدنشان رشد میکند و مشتریها مغازه وانکا را خراب میکنند. معلوم میشود که کارتل شکلات در این خرابکاری دست داشتهاند. آنها به وانکا پیشنهاد میکنند که شهر را ترک کند و در مقابل آنها نیز بدهی دوستان او به رختشویخانه را پرداخت کنند. وانکا بدون خداحافظی سوار بر قایق شهر را ترک میکند. وانکا متوجه میشود که نودل درواقع برادرزاده اسلاگوورث و وارث شکلاتسازی پدرش بوده است. از آن طرف، بدهی دوستان وانکا پرداخت میشود و آنها رختشویخانه را ترک میکنند و اما به خانم اسکرابیت پول بیشتری پرداخت میشود تا نودل را برای همیشه در آنجا نگه دارد.
نودل و دوستانش برنامهای میچینند تا به مخفیگاه کارتل در زیر کلیسا نفوذ و دفترچه مخفی را پیدا کنند. وانکا تصمیم میگیرد به شهر برگردد و درست لحظهای که به آب میپرد قایق نیز پشت سرش منفجر میشود. وانکا خودش را به نودل میرساند، اما هر دو گیر میافتند و اسلاگوورث مخزنهای شکلات را باز میکند تا آن دو خفه شوند. اما مرد نارنجی بهموقع به کمک وانکا و نودل میآید.
با کمک دفترچه کارتلها در برابر مردم شهر رسوا و دستگیر میشوند. وانکا بالاخره آخرین تخته شکلاتی را که مادرش به او داده بود، باز میکند و یادداشتی در آن پیدا میکند که نوشته: «راز این است که شکلات مهم نیست، بلکه افرادی که با آنها به اشتراک میگذاری، مهم هستند.» آنها مادر نودل را نیز پیدا میکنند. وانکا بدهیاش را با مرد نارنجی تسویه میکند و قلعه متروکهای میخرد تا کارخانه شکلاتسازیاش را راه بیندازد.