فیلمنامهنویسان: پل تاماسی، اریک جانسون، بر اساس کتاب دیمین لوییس، کارگردان: گای ریچی، تهیهکننده: جری بروکهایمر، مدیر فیلمبرداری: اد وایلد، تدوین: جیمز هوبرت، موسیقی: کریستوفر بنستید، بازیگران: هنری کویل، ایزا گونزالس، آلن ریچسون، الکس پتی فر، ژانر: جنگی/ درام/ حادثهای، محصول 2024 آمریکا، 120 دقیقه، بودجه: 60 میلیون دلار، درآمد فروش: 26.6 میلیون دلار، پخش از لیونز گیت
در طول جنگ جهانی دوم و اواخر سال 1941 دولت بریتانیا در تلاش است تا تلاشهای آلمان نازی برای تسلط بر اروپا را کم کند. سرتیپ کالین گابینز با حمایت غیرمستقیم نخستوزیر وینستون چرچیل مأموریت دارد تا کشتی دوشس اسپانیایی را که تجهیزات مورد نیاز زیردریاییهای آلمان را تأمین میکند، منفجر کنند؛ یک مأموریت خرابکارانه غیرقانونی که حداقل تا شش ماه باعث مختل شدن عملیات آلمان نازی میشود. دو مأمور مارجوری و هرون با قطار راهی جزیره اسپانیایی تحت کنترل نازیها که کشتی دوشس در آن پهلو گرفته است، میشوند تا مقدمات آمدن گابینز و افرادش را فراهم کنند.
گابینز با یک کشتی ماهیگیری بیطرف سوئدی همراه گراهام هیز، فردی آلوارز و افسر نیروی دریایی دانمارکی آندرس لاسن به سمت جزایر قناری میروند و جفری اپلیارد را که در پادگان گشتاپو اسیر است، نجات میدهند تا به عنوان برنامهریز و مغز متفکر گروه با آنها همراه شود.
هرون با رسیدن به جزیره سراغ هاینریش لوهر، فرمانده اساس میرود و مارجری را به عنوان تاجر طلا معرفی میکند. مأموریت مارجری که افسری دورهدیده است، اغوای لوهر است. آن دو برای داشتن نیروی پشتیبانی به سراغ کالو که قاچاقچی اسلحه است، میروند و او را متقاعد به همکاری علیه نازیها میکنند. هرون به گابینز خبر میدهد که کشتی دوشس قرار است سه روز زودتر بندر را ترک کند. گابینز مجبور میشود میانبر بزند. این مسیر خطر رویایی او با نیروی دریایی انگلیس را دارد؛ اگر با آنها برخورد کند، به دلیل عملیات غیرقانونی دستگیر خواهند شد. سه روز مانده به رسیدن به مقصد، آنها با ناو جنگی بریتانیا روبهرو میشوند و فرمانده کشتی قصد دستگیری آنها را دارد. اما در همان لحظه زیردریایی آلمانی نزدیک میشود و ناو مجبور به مقابله است و کشتی گابینز در این فرصت از مهلکه دور میشود.
گابینز با رسیدن به جزیره با کالو دیدار میکند و میگوید قرار است برای فلج کردن ناوگان ابوتهای اقیانوس اطلس هیتلر دوشس و دو یدککش آن را غرق کنند، اما مشکل اینجاست که آنها تنها پنج نفر هستند و تعداد سربازان آلمانی بسیار زیاد است. کالو میگوید که نازیها دردسرهای زیادی برای کسبوکار او درست کردهاند و خوشحال میشود ضربهای به آنها بزند و پنج نفر از بهترین افرادش را به گابینز میدهد. در شب حمله از لندن با گابینز تماس میگیرند و میگویند که باید عملیات را لغو کند، اما گابینز از دستور سرپیچی میکند. به چرچیل خبر میدهند که دریاسالار از جریان عملیات باخبر شده و دستور لغو عملیات را داده است و فردا چرچیل را به مجلس میکشاند.
در شب حمله هرون مهمانیای را برای نازیها ترتیب میدهد و مارجری نیز لوهر را وادار میکند در مهمانی شرکت کند. مارجری در مهمانی ترانهای را اجرا میکند، اما کلمه آلمانی را نادرست تلفظ میکند و لوهر متوجه این اشتباه او میشود و با پایان اجرا از مارجری میخواهد تا همراه او به جایی برود. از آن طرف، در حین عملیات شناسایی و بمبگذاری معلوم میشود که بدنه دوشس چندلایه شده و امکان منفجر کردن و غرق کردن آن با میزان مهماتی که آنها دارند، امکانپذیر نیست. اپل میگوید که باید دوشس را بدزدند و بار آن را تحویل ناوگان بریتانیا در آبهای آزاد بدهند، اما از آنجایی که تعداد آنها برای هدایت کشتی کافی نیست، باید با کمک یدککشها آن را از ساحل دور کرده و از مواد منفجرهای که دارند، برای منفجر کردن لنگر بسیار سنگین آن استفاده کنند. برنامه تغییر میکند و گروهی به داخل کشتی و گروهی نیز با تفنگهای صداخفهکن سراغ نگهبانان ساحلی میروند و قایقهای تندرو را نیز بمبگذاری میکنند. لوهر به مارجری میگوید که مطمئن است که او یک یهودی و نفوذی است و حال باید تحت شکنجه دلیل اینجا بودنش را اعتراف کند. در همین لحظه، صدای انفجار مهیبی که حاصل منفجر کردن لنگر کشتی است، شنیده میشود و لوهر دستور بازداشت مارجری را میدهد و خودش همراه افرادش راهی بندر میشود.
گابینز و افرادش بعد از کشتاری خونین کنترل کشتی را به دست میگیرند و با کمک یدککشها کشتی را به راه میاندازند و با سربازان جزیره از راه دور درگیر میشوند. با دور شدن کشتی از ساحل لوهر فرمان تعقیب با قایقهای تندرو را میدهد، اما آنها نیز منفجر میشوند. سربازی با اتومبیل مارجری را دستبندزده به بندر و نزد لوهر میآورد و مارجری با هفتتیرکوچکی که در جورابش پنهان کرده بود، سر او را هدف قرار میدهد و با کمک هورن، سربازان لوهر را میکشد و همراه هورن فرار میکنند و با قایقی خودشان را به گابینز میرسانند. گابینز کشتی را به ناو بریتانیایی تحویل میدهد و خودش و دوستانش دستگیر و راهی زندان میشوند. چند هفته بعد، درحالیکه آنها منتظر محاکمه نظامی هستند، چرچیل به دیدن آنها میآید و میگوید که اقدامات آنها بهشدت به قدرت دریایی نازیها آسیب وارد کرده و باعث شده است آمریکاییها نیز وارد جنگ شوند و از این پس، آنها به عنوان بخشی از وزارت جنگ ناجوانمردانه استخدام او میشوند.