Chime

صدای زنگ

  • نویسنده : میثا محمدی
  • مترجم :
  • تعداد بازدید: 170

فیلمنامه‌نویس و کارگردان: کیوشی کوروساوا، تهیه‌کننده: میزاکی کاوامورا، تدوین: آزوسا یامازاکی، مدیر فیلم‌برداری: کویچی فورویا، موسیقی: تاکوما واتانابه، بازیگران: موستئو یوشیوکا،‌ هانا آمانو، سایچی کوهیناتا، جونپی یاسوی، ژانر: ترسناک/ تریلر، محصول 2024 ژاپن، 45 دقیقه

خلاصه داستان

ماتسوکا استاد آشپزی در یک آموزشگاه است. او شاگردی به نام تاشیرو دارد که رفتارهایش عادی به نظر نمی‌رسد. تاشیرو از ماتسوکا می‌پرسد که آیا صدای زنگ را می‌شنود؟ او صدایی شبیه به جیغ می‌شنود و مطمئن است که این صدا پیغامی برای او دارد. وقتی ماتسوکا می‌گوید که چیزی نمی‌شنود، تاشیرو عصبانی می‌شود و می‌گوید که برای یاد گرفتن آشپزی به این‌جا نیامده و تنها دلیل حضورش در این‌جا پرت شدن حواسش از این صدای زنگ است.

با پایان کلاس منشی آموزشگاه به ماتسوکا می‌گوید که تاشیرو به دنبال آدرس خانه او بوده است. ماتسوکا برای مصاحبه شغلی به عنوان سرآشپز در کافه بیسترو ان ویل می‌رود و از توانایی‌هایش می‌گوید. سپس به خانه و نزد همسر و پسر نوجوانش می‌رود و شام را با آن‌ها صرف می‌کند.

در جلسه بعدی، تاشیرو به ماتسوکا می‌گوید که دستگاهی در سرش کار گذاشته شده تا کنترل او را به دست بگیرد و با صدای زنگ واکنش نشان می‌دهد. اما نیمه دیگر مغزش نرمال است و با نیمه تاریک مقابله می‌کند. تاشیرو می‌گوید که می‌تواند ثابت کند که دستگاه در سرش قرار دارد و چاقویی برمی‌دارد و در زیر گوشش فرو می‌کند. تاشیرو مقابل چشمان وحشت‌زده دانشجویان روی زمین می‌افتد و می‌میرد. کارآگاه اوتسوکی که مسئول پرونده تاشیرو است، از ماتسوکا پرس‌وجو می‌کند.

سر میز شام، بعد از این‌که همسر ماتسوکا زباله‌ها را بیرون می‌برد، پسر ماتسوکا از او می‌خواهد به او پول بدهد تا در کسب‌وکار دوستش در مدرسه سرمایه‌گذری کند. اما ماتسوکا قبول نمی‌کند و معتقد است پول‌ها به باد خواهند رفت. در جلسه خصوصی آشپزی، ماتسوکا از آکمی می‌خواهد مرغی را پاک کند، اما آکمی می‌گوید که این کار برایش سخت است و نمی‌تواند به مرغ دست بزند. ماتسوکا می‌گوید که مشکلی نیست و می‌تواند این کار را نکند. آکمی از کوره درمی‌رود و می‌گوید که اگر لزومی نبوده، چرا او را وادار به این کار کرده است. ماتسوکا نیز با چاقو به آکمی حمله می‌کند و او را می‌کشد. ماتسوکا جسد آکمی را در کیسه‌ای گذاشته و به رودخانه می‌اندازد. کارآگاه اوتسوکی دوباره به سراغ ماتسوکا می‌آید و از او درباره آکمی سؤال می‌پرسد.

ماتسوکا برای مصاحبه چندباره به کافه می‌رود و برخلاف دفعات قبل این‌بار جواب‌های او مورد قبول مصاحبه‌کننده‌ها قرار نمی‌گیرد و آن‌ها به این نتیجه می‌رسند که ماتسوکا نمی‌تواند چیز جدیدی به مجموعه آن‌ها اضافه کند و بهتر است به کار آموزش ادامه دهد. ماتسوکا به خانه برمی‌گردد. تنهاست و اتاق‌ها به‌هم‌ریخته‌اند و مدت‌هاست زباله‌ها از خانه بیرون برده نشده‌اند. صدای زنگ در را می‌شنود که چندین بار به صدا درمی‌آید، اما تصویر روی آیفون مخدوش است.

مرجع مقاله