فیلمنامهنویس و کارگردان: حمیدرضا آذرنگ
مدیر فیلمبرداری: مسعود سلامی
تدوینگر: سپیده عبدالوهاب
صدا: بهمن بنیاردلان
طراح صحنه: سهیل دانش اشراقی
بازیگران: محسن تنابنده (مصیب)، فاطمه معتمد آریا (خیری)، الهام شفیعی (سهیله)، هیراد آذرنگ (نصیر)
تهیهکنندگان: عبدالله اسکندری، علی اوجی
سال ساخت: 1399، سال پخش: 1403
شب عید است و خانواده مصیب چرخیده برای خرید عید بیرون رفتهاند. اما حال مصیب به واسطه اعتیاد خراب است و بعد از بازگشت به خانه، او به خاطر این حال بد با پسر خود دعوا میکند. نصیر، پسر بزرگ مصیب، در تلاش است تا هر چه سریعتر بتواند با دختری که به او علاقه دارد، قرار بگذارد. سهیله دختر خانواده هم با پسر همسایه رابطه عاشقانهای را آغاز کرده که فقط مادر خانواده، خیری، از آن خبر دارد. خیری در تلاش است که آرامش را به خانه بازگرداند، اما از دست رفتارهای مصیب هم خسته شده است و به او میگوید قصد دارد او را ترک کند.
جنگ عراق و کویت به اوج خودش رسیده و اعضای خانواده صدای انفجارها و درگیریها را میشنوند. همه چیز برای برگزاری مراسم شب عید آماده است، که ناگهان صدای مهیبی به گوش میرسد و همه چیز را به هم میریزد. بمبی به سقف خانه مصیب برخورد میکند، اما عمل نمیکند. در اتفاقی عجیب، بمب به زبان انگلیسی با اعضای خانواده شروع به صحبت میکند. این مکالمه و مراوده نامتعارف ادامه پیدا میکند تا اینکه بمب به آنها میگوید حاضر است در ازای گرفتن جان یک نفر از اعضای خانواده، باقی را ببخشد. مصیب حاضر میشود این کار را انجام دهد و سایر اعضای خانواده را راهی میکند. اما اعضای خانواده که نمیخواهند مصیب را تنها بگذارند، برمیگردند و تلاش میکنند که مراسم عید را در همان وضعیت برگزار کنند. در پایان، میبینیم که خانه مصیب تخریب شده و صدای اعضای خانواده از آسمان به گوش میرسد که با هم حرف میزنند.